نشست‌های محرمانه بازماندگان رژیم بعث، سران قطر و ترکیه در دوحه
ابعاد جدیدی از پشت پرده حوادث جاری در عراق فاش شد

 هر روز که از ناآرامی‌های جاری در عراق می‌گذرد، بعد تازه‌ای از توطئه‌ای برملا می‌شود که توسط بازماندگان رژیم بعث این کشور و سران کشورهای قطر و ترکیه برای عراق و براندازی دولت «نوری المالکی» تدارک دیده‌اند.

خبرگزاری فارس: ابعاد جدیدی از پشت پرده حوادث جاری در عراق فاش شد


  پایگاه خبری عراقی «القوة الثالثة» در مقاله‌ای تحت عنوان «گزارش اطلاعاتی خطرناک: نشست سری عزة الدوری، طارق هاشمی، عدنان الدلیمی، حارث الضاری و احمد ابوریشه در دوحه با حضور اردوغان» به گوشه‌ای از  پشت پرده‌ توطئه‌‌ای اشاره می‌کند که بازماندگان رژیم سابق عراق (بعثی‌ها) به همراه قطر و ترکیه برای عراق تدارک دیده‌اند و در ناآرامی‌های اخیر این کشور به خصوص استان‌های شمالی و غربی آن نمود پیدا می‌کند.

پایگاه خبری عراقی «القوة الثالثة» در این ارتباط به نقل از یک منبع دیپلماتیک عربی در دوحه قطر می‌نویسد که همزمان با بالا گرفتن تظاهرات‌ها و اعتراض‌های سیاسی در مناطق سنی‌نشین عراق علیه دولت «نوری المالکی» تحرکات مشکوکی از طرف برخی شخصیت‌های معروف اهل تسنن در منطقه آغاز شده است.

نشست‌های محرمانه قطری – ترکی – عراقی

این منبع دیپلماتیک تأکید کرد: نشست‌های «قطری – ترکی – عراقی» پشت درهای بسته اتاق‌های دستگاه اطلاعات قطر و راهروهای وزارت خارجه این کشور در حال انجام است. 

بررسی تحرکات شماری از شخصیت‌های عراقی و ارتباط آنها با یکدیگر این نتیجه را به دست می‌دهد که در دوحه قطر اتاق عملیاتی تشکیل شده است که تحت نظر سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی قطر و ترکیه فعالیت و اقدامات خود را علیه عراق آغاز کرده است. افزون بر اینکه سه اتاق عملیات دیگر در وین اتریش و صنعا یمن و تونس به این اتاق عملیاتی کمک می‌کند و شماری از دیپلمات‌های عراقی نیز مسئول انتقال و حمل اسلحه و وسایل ارتباطی و تأمین بودجه معترضان شده‌اند.

به این ترتیب می‌توان گفت که تحرکات مخالفین عراقی در هتل‌های 5 ستاره قطر و با هزینه دولت این کشور ترتیب و سازماندهی می‌شود. افزون بر اینکه دوحه برای شماری از این مخالفان دوره‌های توجیهی و آموزشی سیاسی و رسانه‌ای نیز ترتیب داده تا رفتار و گرفتار آنها نیز کنترل شده و زیر نظر قطر باشد و این افراد همواره بین قطر و استانبول و عمان و دیگر پایتخت‌های عربی و غربی در تردد هستند.

این درحالی است که باید توجه داشت، وزارت خارجه قطر به شدت تحت نفوذ و فشار گروهی از اهل تسنن عراق است و لابی عراقی - سنی قدرتمندی در این وزارتخانه حضور دارد که در راس این لابی فردی به نام «ریاض القیسی» قرار دارد که پیشتر نماینده سابق وزارت خارجه عراق بود و هم اکنون مسئول دایره سازمان‌ها و مؤسسات بین‌المللی وزارت خارجه قطر است و این سمت را پس از کسب تابعیت قطری احراز کرد.

باید توجه داشت، ریاض القیسی درحال حاضر به همراه شماری از افسران ارشد دستگاه‌های امنیتی ،‌ پلیسی، نظامی عراق و برخی از فرماندهان ارشد سابق حزب بعث که به خدمت سرویس‌ها و دستگاه‌های اطلاعاتی قطر و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس درآمده‌اند، به حمایت لجستیکی از معترضان عراقی مشغول هستند.

افزون بر موارد فوق الذکر باید به تحرکات «ناجی صبری الحدیثی»، وزیر خارجه اسبق عراق  و مشاور «شیخ الضاری» نیز اشاره کرد که در این اواخر با تشکیل گروهی عراقی در قطر تحرکات علنی و آشکاری را علیه مالکی آغاز کرده که به شدت توسط دوحه حمایت می‌شود و صرفا نظر از حمایت‌های سیاسی قطر از این گروه حمایت مالی نیز به عمل می‌آورد.

همچنین باید از برخی از اصحاب رسانه‌ در شبکه قطری «الجزیرة» یاد کرد که فعالیت‌های خود را روی این گروه متمرکز کرده و در تلاش هستند تا با کمک این گروه جنگ رسانه‌ای و سیاسی جدیدی را این بار علیه حکومت مالکی به راه بیاندازند، مشابه آنچه که این شبکه در قبال بحران مصر، لیبی و سوریه انجام داد.

اقدامات «شبکه الجزیرة» به اینجا ختم نمی‌شود، بلکه این شبکه قطری فعالیت‌های گسترده‌ای را با انواع نیرنگ‌ها و فریب‌ها و دروغ‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی در میان جوانان اهل سنت عراق آغاز کرده تا بسان آنچه که با جوانان لیبی و سوریه انجام داد، جوانان عراقی را جهت انقلاب علیه المالکی آماده کند و بنابر اظهار شماری از شخصیت‌های عراقی مقیم دوحه تعدادی از این جوانان آموزش دیده و با تجهیزات ارتباطی و فناوری‌های جدید در فلوجه و رمادی هستند و فعالیت‌های خود را در این مناطق آغاز کرده‌اند که از جمله این اقدامات راه‌اندازی استودیوها و ایستگاه‌های رادیویی و ارتباطی جهت تحریف حقایق جاری در عرصه عراق است.

نشست دوحه و بیانیه شماره یک

چند روز پیش دوحه قطر شاهد برگزاری نشستی بود که ترتیب دهنده آن سرویس اطلاعات و امنیت قطر به شمار می‌آمد و در واقع این نشست به دستور دفتر شیخ «حمد بن خلیفه آل ثانی»،‌ امیر قطر، پس از هماهنگی با ترکیه و به طور مشخص اتاق عملیات استانبول برگزار شد.

در این نشست محرمانه «عزه الدوری»،‌ مرد شماره دو رژیم سابق عراق و نایب رئیس سابق شورای فرماندهی انقلاب و «طارق الهاشمی»، معاون سابق رئیس ‌جمهوری عراق و «عدنان الدلیمی»،‌ نماینده سابق پارلمان عراق و «احمد ابو ریشه»، رئیس تشکل بیداری و شماری از فرماندهان بعثی و نظامی و امنیتی سابق عراق حضور داشتند تا درباره راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها و تأمین مالی احزاب شیعه و سنی معترض و انتخاب‌ تعیین جوانان عراقی برای  آموزش دیدن توسط شبکه الجزیرة و سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی ترکیه و همچنین تشدید تدریجی ناآرامی‌ها و توسعه بخشیدت به دامنه آنها و مبدل کردن آنها به اصطلاح یک «بهارعربی» دیگر با هم بحث و تبادل نظر کنند.

در این نشست شرکت کنندگان تصمیم گرفتند تا مطالبات و درخواست‌های نامتعارف و غیر ممکنی را از دولت عراق کنند که قادر به پاسخگویی آنها نباشد و بر تحقق از طریق ادامه راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها آنها پافشاری کنند و مقرر شد این اعتراض‌ها تا آوریل 2013 ادامه یابد.

از جمله تصمیمات اتخاذ شده در این نشست انتشار بیانیه شماره یک این گروه در نهم آوریل بود. این بیانیه به مردم عراق غلبه بر دولت المالکی را بشارت داد که به ادعای آنها تحت نفوذ ایران است.

اینگونه است که براساس این طرح شیعیان عراق به حمایت از المالکی به خیابان‌ها خواهند ریخت تا از سوی دیگر اهل سنت نیز با آمدن به خیابان‌ها حمام خون در شهرهای عراق جاری شود. اینجاست که مزدوران آموزش دیده قطر و ترکیه وارد صحنه شده و با کمک شبکه الجزیره و دروغ‌پردازی‌های آن کودتا علیه دولت عراق را رقم بزنند.

مقرر شد، بیانیه شماره یک از طریق شبکه ماهواره‌ایی «الشرقیة» پخش شود تا رسانه‌ها و خبرگزاری‌های دیگر منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای خبرهای آن را در سراسر جهان منتشر کنند. قرار شد، موفقیت این توطئه، پیروزی بر ایران خوانده شود، چون به گمان شرکت‌کنندگان در این نشست برچیده شدن حکومت المالکی نفوذ ایران در عراق نیز پایان می‌یافت و به دنبال آن دولت جدید می‌تواند ضمن تحریک ملل عربی منطقه، ناآرامی‌ها را به تحریک‌ها و نزاع‌ها و درگیری‌های طایفه‌ای گسترده‌تر تبدیل کند تا ‌پیروزی‌های دیگری برای اهل سنت به دست آید.

اینگونه است که توطئه آغاز جنگی طایفه‌ای و مذهبی ریخته شد تا غرب به سرکردگی آمریکا و با کمک قدرت نظامی ترکیه، ایران را مورد حمله قرار دهند.   

نقش کردها

در این بین هماهنگی‌های اطلاعاتی – جاسوسی نزدیکی بین اربیل، دوحة و استانبول مشاهده می‌شود. آغاز این هماهنگی به چندماه قبل باز می‌گردد، هنگامی‌که «مسعود بارزانی»، رئیس منطقه کردستان عراق در نشستی سری در دوحه حضور یافت که در آن هیئت‌هایی از سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس حضور داشتند.

در این نشست بارزانی مرکز «امنیت ملی کردستان» را به حاضران معرفی کرد که سال گذشته آن را به ریاست فرزند خود «مسرور» و با کمک و همکاری حدود60 کارشناس امنیتی و اطلاعاتی رژیم سابق و عزة الدوری افتتاح کرده بود تا به این ترتیب این مرکز به عضویت ناظر باشگاه اطلاعات و امنیت شورای همکاری خلیج فارس پذیرفته شود.

در این میان مسعود بارزانی با امارت به توافق رسید تا اسلحه و تجهیزات نظامی پیشرفته را از طریق فرودگاه‌های این کشور و فرودگاه بین المللی «ملک خالد» در ریاض به کردستان منتقل شود و از آنجا به سوریه ارسال و در میان جبهه کردستان توزیع شود و مابقی تسلیحات تا ساعت صفر در کردستان  و مناطق سنی‌نشین نگهداری شود.

در همین راستا در شمال عراق اتاق عملیات اطلاعاتی توسط قطری تأسیس شد که مسئولیت توزیع سلاح و تجهیزات نظامی پیشرفته از اربیل به لبنان، سوریه و عراق و آماده کردن سنی‌های منطقه از طریق سلفی‌ها، اخوانی‌ها و بازمانده‌های سازمان القاعدة را برعهده گیرد. وظیفه این گروه‌ها نابودی دوستان و هم‌پیمانان عرب ایران در منطقه بود. 

اردوغان و طرحی که در دوحه ارائه داد

«رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر ترکیه به عمد اقدام به انتشار شایعاتی در خصوص مذاکره با «عبدالله اوجالان»، رهبر کردهای ترکیه درباره حل قضیه کردستان کرد، اما این سخنان تنها دروغ‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای برای تحقق اهداف اطلاعاتی و تاکتیکی بودند. هنگامی‌که اردوغان و «ویدان»، رئیس سرویس اطلاعاتش از گزارش قطر در خصوص نشست اتاق عملیات «عراق» به رهبری قطر و به رهبری الدوری، الدلیمی، الضاری، وابو ریشه، الهاشمی آگاه شد، دریافت که این تظاهرات‌ها و راهپیمایی‌ها پایان ندارد و نطفه  انقلابی علیه حکومت مالکی و شیعیان عراق به عنوان مهمترین هم‌پیمانان ایران بسته شده است و این موضوع را به اطلاع ویدان رساند تا دستور دهد، سرویس اطلاعات ترکیه این اخبار را به سرعت در اختیار رسانه‌های ترک قرار دهند و رسانه‌های ترک موظف هستند، اخباری مبنی اینکه کردها تا اواخر ماه مارس سال جاری میلادی ترکیه را ترک خواهند کرد.

در این راستا روزنامه «الصباح» ترکیه که معروف است به دولت این کشور نزدیک است، نوشت: کردهای شورشی همزمان با حلول سال جدید کردی که از 21 مارس شروع می‌شود، در چارچوب یک عملیات سیاسی که به درگیری‌ها و جنگ‌های آنها با دولت ترکیه پایان خواهد داد و از ترکیه خارج خواهند شد.

این روزنامه یادآور شد که عقب‌نشینی شورشیان کرد به شمال عراق که چند هزار نفر از مبارزان حزب کارگران کردستان را هم در برمی‌گیرد، در ماه مارس که شرایط آب وهوایی جنوب شرق ترکیه مناسب است، آغاز خواهد شد.

این روزنامه اشاره کرد که مقامات ترکیه از اواخر سال 2012 مذاکراتی را با «عبدالله اوجالان»، رئیس حزب کارگران کردستان شروع کرده و انتظار می‌رود، طی ده روز آینده به شورشیان کرد دستور دهد تا با دولت مرکزی ترکیه اعلام آتش‌بس کنند.

از اینجاست که طرح اردوغان، بارزانی ، دوحه، اتاق عملیات الدوری، الضاری ، الهاشمی شروع می‌شود که در ارسال هزاران سلفی و جهادی تکفیری و اعضای القاعدة نمود پیدا می‌کند که به دلیل بحران سوریه، ترکیه گرفتار آنها شده خلاصی می‌یابد و به این ترتیب آنها براساس توافق حاصله بین کردها و دولت ترکیه تحت عنوان کردهای شورشی راهی عراق می‌شوند و در پایگاه‌های خود در شمال عراق مستقر می‌شوند.

اما در حقیقت اینها کرد نیستند و این دروغی بیش نیست که توسط ترکیه اشاعه می‌شود. این افراد در واقع بازماندگان القاعده و سلفی‌ها و جهادی‌های تکفیری از کشورهای مختلف عربی و اسلامی اما در لباس کردی بودند و اینها قرار است تا بشارت دهنده انقلاب علیه دولت المالکی باشند که به ادعای آنها دولتی وابسته ایران است.

مقرر شد اردوغان سه هفته قبل از زمان مشخص شده برای اعلام پیروزی رهبران سنی علیه حکومت مالکی و شیعیان و ایران یعنی نهم آوریل 2013 زمینه بازگشت این عناصر را فراهم کند.

این درحالی است ‌که رهبر حزب کارگران کردستان ترکیه و دیگر رهبران کردها تمام اخبار منتشره توسط روزنامه «الصباح» را تکذیب کرده و از اظهارات اردوغان مبنی بر اینکه قضیه کردها را نه قضیه ملی که قضیه کردی مطرح کرده و خواستار بازگشت کردها به کردستان عراق شده بود و از کردها به عنوان کردهای شورشی یاد کرده بود، به شدت انتقاد کردند.

از همین‌جا بود که بارزانی خطر جهادی‌های تکفیری و سلفی را بیخ گوش خود احساس کرد و تصمیم گرفت که دست دوستی خود را به سوی «یوسف القرضاوی» دراز کند تا از وی در مقابل خواسته‌ها و چشم‌داشت‌های ترکیه حمایت کند.