زیپی لیونی» در پاسخ به تمجیدهای «ترکی الفیصل»: کاش پیشم می‌نشستی

زیپی لیونی» در پاسخ به تمجیدهای «ترکی الفیصل»: کاش پیشم می‌نشستی

وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی در پاسخ به تمجیدهای رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان سعودی گفت: کاش می‌توانستی در کنارم روی سن بنشینی.

خبرگزاری فارس: «زیپی لیونی» در پاسخ به تمجیدهای «ترکی الفیصل»: کاش پیشم می‌نشستی

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «پاناراما الشرق الاوسط»، «زیپی لیونی» وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی در پاسخ به تعریف و تمجیدهای «ترکی الفیصل» رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان سعودی از او گفت: کاش می‌توانستی در کنارم روی سن بنشینی.

این گزارش حاکی است که الفیصل آشکارا از سخنرانی لیونی درباره درگیری‌ اسرائیل و فلسطین در کنفرانس مونیخ تمجید کرده بود.

بر اساس این گزارش، طی یک ماه گذشته گفت‌وگوهای زیادی به منظور تحکیم روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس صورت گرفته است. این گفت‌وگوها به بهانه نگرانی مشترک دو طرف از برنامه هسته‌ای ایران صورت گرفته است ولی اغلب آنها به صورت سری و مخفیانه برگزار شده‌اند. ولی عصر روز گذشته ترکی الیفصل در کنفرانس مونیخ از صندلی خود بلند شد و آشکارا از سخنان لیونی تعریف و تمجید کرد.

انتهای پیام/ص

اخبارمرتبط :

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد
کاردان 
18:42 شنبه 12 بهمن 1392
زیپی لیونی قبلاً گفته بود به ارتباط غیر اخلاقی با برخی سران عرب افتخار میکنم که کاری برای اسرائیل انجام دادم و همین چند وقت پیش بود که تهدید کرده بود فیلم و عکسای غیر اخلاقی را روی صفحات اجتماعی میگذارد . شاید این ترکی الفیصل ننه مرده هم آره.....که مجبور شده .... خاک بر سرتون ای سران عرب
ناشناس 
19:30 شنبه 12 بهمن 1392
چقدر خائنند این عربستانیهای خبیث..

گروه خونی خالدمشعل به حسن روحانی می خورد. چرا او به حخاطر خیانتش به محور مقاومت ایران نیاید؟

کد خبر: 1560 چهارشنبه، 24 مهر 1392 - 11:31

لطفاً خالد مشعل را به «ایران» راه ندهید!

دولت بهار: چند روزی است که خبرهایی مبنی بر سفر رئیس دفتر سیاسی حماس به تهران شنیده می‌شود و آن گونه که از خبر‌ها بر‌می‌آید، وی قرار است در این سفر، «توضیحاتی چند» ‌به مقامات مسئول در ایران بدهد.
  

به گزارش «تابناک» از آخرین باری که خالد مشعل راهی ایران شد، دو سال می‌گذرد. او دو سال پیش به ایران آمد و به مانند همیشه، مورد استقبال گرم مقامات ایرانی قرار گرفت، اما آنچه او در این دو سال کرد و آنچه گفت، مصداق بارز «نمک خوردن و نمکدان شکستن» بود؛ امری نکوهیده و ناپسند که خود او در ‌این دو سال بهتر از همه، میزان این ناسپاسی را می‌داند.

خالد مشعل پس از سرنگونی محمد مرسی تاکنون حرفی نزده است. او در دوحه و در ویلایی که سران قطر به او داده‌اند زندگی می‌کند و دلداری‌های نخست‌وزیر خودخواه ترکیه هم نتوانسته او را از کنج عزلت بیرون بیاورد. مشعل که چند سال پیش در دانشگاه تهران به طور ضمنی از حمله ایران به رژیم صهیونیستی انتقاد کرده ‌و از ایرانی‌ها خواسته بود تا «اسرائیل را بر سر فلسطینی‌ها خراب نکنند» پس از آن همه خرابکاری در سوریه و وارد کردن اعضای حماس و گردان‌های قسام به درگیر‌ی‌های این کشور، اکنون که بوی شکست به مشامش رسیده، مسیر «بادبان» را عوض کرده و می‌خواهد با‌‌ همان زبان پر از تملقش به تهران بیاید که «گذشته‌ها گذشته» است و روابط تهران ـ غزه دوباره باید تجدید شود و آنچه روی داده، ‌یک سوء‌تفاهم بوده است!
 

بی‌گمان آنچه مشعل و برخی ‌اطرافیان او در این دو سال انجام دادند، «خیانتی» بزرگ نه تنها در حق محور مقاومت بود که شاید آن همه میهمان‌نوازی سوری‌ها را هم به باد هوا داد و باعث شد، ‌کسی دیگر به این جماعت اعتماد نداشته باشد.

مشعل در حالی راهی تهران می‌شود که هنوز «تیپ احفاد الرسول» ـ که با پول قطری‌ها و عضویت اعضای حماس تشکیل شد ـ در سوریه در حال نبرد با ارتش و ملت سوریه است.

خالد مشعل اندیشه آزادی فلسطین را به کناری نهاد و به اندیشه‌های پوسیده اخوان‌المسلمین تکیه کرد که حتی توان یک سال حکومت در مصر را هم نیافت و در ترکیه هم داد مردم این کشور را درآورده است. او گمان می‌کرد‌ با پیروزی اخوانی‌ها در مصر، دیگر نیازی به ایران و سوریه و حزب‌الله ندارد و در حالی فلسطین را واگذاشت و سرمست از پیروزی محمد مرسی در مصر «گونه‌های» گل‌انداخته‌اش را جلوی دوربین‌های تلویزیونی می‌آورد که در غزه کمبود شدید مواد غذایی، دارویی، سوخت و نرسیدن دلارهایی که قطر و عربستان تقبل کرده بودند، صدای مردم و کارمندان دولت حماس را درآورده بود و مرسی خود دستور تخریب تونل‌های غزه را صادر کرد.

متأسفانه در‌ دو سال گذشته، این رفتارهای زشت‌ و البته نه چندان دور از انتظار، از سران حماس سر زده و همین امر چند بار به علت رفتارهای مشعل تا مرز جدایی و چند‌دستگی پیش رفت.

ناگفته نماند که ‌وجود هزاران سند و مدرک، نشان می‌دهد اعضای حماس ‌کاملاً سازمان یافته راهی سوریه شده و علیه ارتشی که آن‌ها را برای نبردهای ۲۲روزه و هشت روزه علیه رژیم صیهونیستی آموزش داده ‌و موشک‌ و سلاح در اختیارشان گذاشته بود، وارد نبرد شدند.

گفتنی است، تاکنون بیش از ۱۲۰۰ فلسطینی عضو حماس به دست ارتش سوریه به هلاکت رسیده‌اند که شوربختانه برخی از آن‌ها از افسران پلیس و فرماندهان گردان‌های قسام است. ‌‌شاید بتوان هر چیز را ‌فراموش کرد، ولی دور افتخار زدن مشعل و دیگر رهبران حماس با پرچم تروریست‌های سوری در غزه را نمی‌توان به هیچ عنوان ‌از یاد برد.

مشخص نیست که مشعل با چه رویی می‌خواهد به ایران بیاید و در تهران نیز با چه استدلالی می‌خواهند از او استقبال کنند؛ اما آنچه مشخص است، «آزموده را آزمودن خطاست». ابو ولید امتحان خود را پس داده و نشان داد که به جریان اخوانی بیشتر از جریان مقاومت اعتقاد دارد؛ بنابراین، بهتر است ‌راهی خیابان‌های قاهره شود و برای آزادی مرسی و محمد بدیع و خیرت‌الشاطر شعار دهد و کار نبرد با ارتش رژیم صهیونیستی و آزادی قدس شریف را به اهلش بسپرد.

در این میان نخست از مقامات کشور ‌انتظار می‌رود که مشعل را به دلیل رفتارهای نامعقول و آگاهانه‌اش در برابر محور مقاومت که باعث به شهادت رسیدن صد‌ها جوان رعنای شیعه شده، به تهران راه ندهند و اگر قرار است ‌به تهران بیاید، در حد مدیرکل یکی از دفا‌تر وزارت خارجه از او استقبال شود و در پایان نیز تجدید رابطه با حماس را به برکناری او، موسی ابومرزوق و همه کسانی که در ‌این دو سال خون به دل محور مقاومت کردند، منوط کنند.

چنین افرادی به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند، چرا که سلاح‌های اهدایی ارتش سوریه را از خانه‌های خود بیرون کشیدند و در اردوگاه‌های یرموک و الحسینیه، نه تنها فلسطینی‌کشی کردند، بلکه صاحبان سلاح را هم از پای درآوردند و امروز در به در دنبال جایی هستند تا یک ‌بار دیگر دفتر و دستک خود را در آنجا راه بیندازند.

در پایان باید گفت، هیچ کشور عربی به دلیل رفتارشان در قبال دولت و مردم سوریه، حاضر به راه دادن به آن‌ها نیست، چرا که به شدت از خیانت آن‌ها می‌ترسند.

   
  

اضافه نمودن به:          

نظرات کاربران: 1 نظر (فعال: 1 ، در صف انتشار: 0، غیره: 0)
مرتب سازی بر حسب ( قدیمیترین | جدیدترین | بیشترین امتیاز | کمترین امتیاز | بیشترین پاسخ | کمترین پاسخ)
function comment_show(ar) { submenu('comment_html',0); var obj = document.getElementById('comment_js'); var out = ' '; for(i=0;i
* نام:             کشور: چهارشنبه، 24 مهر 1392 - 11:57

نظر: اتفاقا گروه خونی مشعل به حسن روحانی می خورد. چرا نیاید

حرکت غیرمنتظره دیروز خالد مشعل پاسخی به برخی اخبار غیررسمی در خصوص تعطیلی دفتر حماس در تهران ارزیابی می شود .

حرکت غیرمنتظره دیروز خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه و زدن دور افتخار با پرچم مخالفین مسلح سوری و اظهارات وی مبنی بر اینکه ” ماجزء محور ایران و سوریه نیستیم”  پاسخی به برخی اخبار غیررسمی در خصوص تعطیلی دفتر حماس در تهران ارزیابی می شود .
شنیده ها حاکی از این است که در هفته های اخیر روابط جمهوری اسلامی ایران و جنبش حماس با چالش های جدی مواجه شده است .
قرینه دیگر عدم اجازه به رمضان عبدالله دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین (نزدیک به ایران ) در مراسم دیروز حماس است. گفتنی است رهبر معظم انقلاب نیز بعد از جنگ ۸ روزه غزه، برخلاف جنگ های ۳۳روزه و ۲۲روزه پیامی به رهبران حماس صادر نکردند.
جمهوری اسلامی ایران همواره با وجود فشارهای کشورهای غربی از آرمان مقاومت و گروه های جهادی در برابر رژیم صهیونیستی اسرائیل حمایت کرده است و موضع گیری جدید حماس می تواند در پازل معادلات منطقه به نفع اسرائیل تمام شود.
.
.
.
پارسینه

حاکمان یهودی زاده در کشورهای مسلمان

تلويزيون اسرائيل: قذافي يهودي‌الاصل است

 تلويزيون رژيم صهيونيستي در گفت‌وگوي اختصاصي با بستگان نزديك ديكتاتور ليبي اعلام كرد كه "معمر القذافي " يهودي الاصل است.


به گزارش فارس، شبكه دو تلوزيون اسرائيل با "راشل سعادة " خاله قذافي و دخترخاله او "جويتا برون " درباره اصالت يهودي خاندان آنها يك گفت‌وگوي اختصاصي انجام داد كه در زير متن اين گفت‌وگو آمده است.


ادامه نوشته

حماس هرگز اسرائيل اشغالگر را به رسميت نمي‌شناسد

 رئيس دولت منتخب فلسطين تاكيد كرد حماس در قلب نظام سياسي فلسطين جاي دارد و جايگاه خود را كه با خون شهدا بنا كرده است ترك نخواهد كرد و اسرائيل اشغالگر را به رسميت نخواهد شناخت.


  به نقل از خبرگزاري فرانسه، "اسماعيل هنيه " ديروز در مراسمي كه در مسجد فلسطين غزه به مناسبت دومين سالگرد شهادت سعيد صيام، وزير كشور دولت منتخب فلسطين برگزار شده بود، گفت: اسرائيل به اين دليل صيام را ترور كرد كه فرمانده رسمي حماس بود و با هماهنگي امنيتي با اشغالگران، تحت پيگرد قرار گرفتن مبارزان فلسطيني و عادي‌سازي با دشمن مخالف بود و براي همين دليل وي را كشتند.

وي ادامه داد حماس هرگز اسرائيل اشغالگر را به رسميت نمي‌شناسد و در برابر اصول خود كوتاه نخواهد آمد و اشغالگران را به رسميت نمي‌شناسد و گزينه مقاومت تا آزاد‌سازي همه سرزمين‌هاي فلسطيني كنار نخواهد رفت.

رئيس دولت منتخب فلسطين تاكيد كرد حماس از مسئوليت خود در قبال ملت فلسطين شانه خالي نخواهد كرد چرا كه اين جنبش در قلب نظام سياسي فلسطين جاي دارد و جايگاه خود را كه با خون شهدا بنا شده است ترك نخواهد كرد.

اسماعيل هنيه همچنين گفت هيچ يك از بدخواهان نخواهند توانست به امنيت ضربه بزنند و عقربه هاي ساعت به عقب برنخواهد گشت و دوره اين امر بسر آمده است.

توصيه عضو پارلمان اسراييل به يهوديان فعال در فيس‌بوك

 عضو حزب راست گراي ليكود در كنست در نشست كميته ديپلماسي عمومي پارلمان اسراييل با اشاره به تلاش فلسطيني‌ها در فضاي مجازي، يهوديان را به حضور موثر در وبلاگ ها و شبكه‌هاي اجتماعي تشويق كرد.



ادامه نوشته

اسرائیل در صدد است تا كرانه باختري را به قدس اشغالي مرتبط کند

رژيم صهيونيستي خود را براي تحرك گسترده شهرك‌سازي آماده مي‌كند

 معاون نخست وزير رژيم صهيونيستي اعلام كرد كه كابينه اين رژيم خود را براي بررسي دادن مجوزهاي جديد شهرك‌سازي در كرانه باختري آماده مي‌كند.


  "موشه يعالون " طي اظهاراتي گفت: كابينه رژيم صهيونيستي در حال مناقشه بر سر دادن مجوز‌هاي جديد ساخت و ساز در شهرك‌ "معاليه آدوميم " كه كرانه باختري را به قدس اشغالي مرتبط مي‌سازد و شهرك‌هاي "آريل " و "افرات " در شمال و جنوب كرانه باختري است.

وي افزود: روزهاي آينده شاهد تحركات گسترده شهرك‌سازي در اين سه شهرك بزرگ صهيونيستي خواهيم بود و ما فقط منتظر اتخاذ تصميم نهايي در اين باره توسط كابينه نتانياهو هستيم.

در همين راستا "نبيل ابو ردينه " سخنگوي رياست تشكيلات خود گردان فلسطيني گفت: كابينه رژيم صهيونيستي به رياست "بنيامين نتانياهو " مسئول مستقيم بروز هرگونه بحران در روند كنوني سازش و به بن بست رسيدن آن است، چرا كه پافشاري اين رژيم بر ادامه شهرك سازي و نپذيرفتن مرجعيت بين‌المللي براي روند سازش و گفتگو بر سر موضوعات مورد اختلاف بي‌شك مذاكرات را با شكست مواجه خواهد ساخت.

وي افزود: اكنون تمام دنيا مي‌دانند كه چه طرفي نقض كننده قوانين و معاهدات بين المللي است و بر سردستيابي به صلح مانع ايجاد مي‌كند.

ويكي‌پديادر اختیار موزدوران صیونیست


 يك پايگاه اينترنتي آمريكايي فاش ساخت كه رژيم صهيونيستي با جهت‌دهي خاص به مطالب انتشار يافته در اينترنت به طرق مختلف، در حال پياده‌سازي رويكرد جديدي است كه از آن بايد تحت عنوان تروريسم فكري نام برد.


  

ادامه نوشته

آموزش خبرنگاران براي كاهش احساسات ضد‌صهيونيستي در "پروژه اسراييل "


 "پروژه اسرائيل "، پروژه‌اي است كه با هدف بهبود چهره اسراييل در رسانه‌هاي جهان و با استفاده از امكانات گسترده آموزشي و رسانه اي تدوين شده و در واشنگتن مديريت مي‌شود.


  طرح آموزشي "پروژه اسراييل "، شامل يك طرح بلند مدت آموزشي است كه با هدف بهبود چهره اسراييل در رسانه‌هاي جهان تدوين شده و در واشنگتن مديريت مي‌شود. اين پروژه كه به اختصار TIP خوانده مي‌شود، هم‌اكنون در ايالات متحده، اروپا و اسراييل در حال اجراست.


ادامه نوشته

معادلات جديد مطرح شده از سوي سيد حسن نصرالله

المنار: سال 2010 سال معادلات جديد نصرالله بود

 پايگاه خبري المنار لبنان نوشت كه دبيركل حزب‌الله لبنان در سال 2010 با معادلات خود ارزيابي‌هاي دشمن صهيونيستي را از جنگ آينده به هم ريخت.


پايگاه خبري المنار در گزارشي به بررسي نقش معادلات جديد مطرح شده از سوي سيد حسن نصرالله دبيركل حزب‌الله لبنان در تغيير موازنه قدرت در منطقه و تاثير آن بر ارزيابي‌هاي دشمن صهيونيستي پرداخته و سال 2010 را سال معادلات جديد نصرالله در منطقه مي‌داند.

"من امروز به اسرائيلي‌ها مي‌گويم، ‌اگر ضاحيه را بزنيد ما تل‌آويو را هدف قرار مي‌دهيم، اگر فرودگاه شهيد رفيق حريري را موشك‌باران كنيد، ما فرودگاه بن‌گوريون را مي‌زنيم، اگر بندرهاي ما را بزنيد، ما بندرهاي شما را مي زنيم، ‌اگر پالايشگاه‌ها و كارخانه‌ها و تاسيسات برق ما را بزنيد، ما هم مقابله به مثل مي‌كنيم. "

اينها بخشي از معادله جديدي بود كه سيد حسن نصرالله دبيركل حزب‌الله لبنان در 14 فوريه سال 2010 آن را مطرح كرد، اين معادله تحولي بزرگ در منطقه صورت داد و درگيري با دشمن صهيونيستي را وارد مرحله‌اي جديد كرد كه تاثيرات خود را در منطقه و تمام جهان گذاشت و ارزيابي‌هاي اسرائيل در مورد مبارزه آينده با حزب‌الله لبنان را به چالش عميق كشيد.

"عوزي رابين " مسئول سابق در وزارت جنگ رژيم صهيونيستي در اين مورد مي‌گويد: حزب‌الله مي‌تواند اهداف خود را مشخص كند و زيرساخت‌هاي اسرائيل را هدف قرار داده و تاسيسات انرژي آن را بزند، اين حزب همچنين مي‌تواند فرودگاه‌هاي اسرائيل را بزند و فعاليت نيروهاي هوايي و يگان عضوگير احتياط را مختل كند.

"الون بن داويد " تحليلگر مسايل نظامي اسرائيل در اين زمينه مي‌نويسد: حزب‌الله مي‌تواند ضربه‌اي استراتژيك به اسرائيل وارد كند و نيروهاي هوايي و انبارهاي مواقع فوق‌العاده و يگان‌هاي عضو گيري و مقر وزارت دفاع و ساير اماكن استراتژيك را در طول جنگ هدف قرار دهد و اين يك تهديد استراتژيك است.

بر اساس گزارش المنار، در راستاي همين معادله بود كه اسرائيل تغييرات ريشه‌اي در مانورهاي خود ايجاد كرد، تغييراتي كه يديعوت آحارونوت از آنها به عنوان سناريوهاي سياه نام برد، در اين سناريو اسرائيل با ده‌ها هزار موشك مواجه مي‌شود كه هزاران كشته و زخمي و ويراني فراوان بر جاي خواهد گذاشت.

نصرالله در ادامه تشريح اين معادله، پا را از اين هم فراتر گذاشت و گفت: اگر اسرائيل يك خانه را در ضاحيه ويران كند، ما چندين ساختمان را در قلب تل‌آويو ويران خواهيم كرد.

سرتيپ "آدام زيسمان " فرمانده يكي از مناطق جبهه داخلي اسرائيل با اشاره به اين اظهارات گفت: دشمن مي‌داند كه جبهه داخلي اسرائيل فضاي مناسبي براي هدف قرار گرفتن است، او تمام تلاش خود را در اين زمينه به كار مي‌برد و طبيعي است كه تل‌آويو جزوي از اين جبهه باشد.

نصرالله اما به همين مقدار هم بسنده نكرد، وي در مي 2010 در سخناني ديگري معادله دريايي پيچيده‌اي را مطرح كرد كه دشمن صهيونيستي را به وحشت انداخت، وي خطاب به اسرائيل گفت كه اگر اسرائيل سواحل و بندرهاي لبنان را محاصره كند، حزب‌الله تمام كشتي‌هاي نظامي و غيرنظامي كه در طول ساحل درياي مديترانه به سوي بنادر فلسطين اشغالي در حركت باشند را هدف قرار مي‌دهد. نصرالله گفت: ما قادريم كه اين كار را انجام دهيم و مصمم هستيم كه در صورت محاصره بندرهايمان در جنگ آينده وارد اين فضا بشويم.

به نوشته المنار، حزب‌الله در جنگ 33روزه نيز توان خود را در فلج كردن نيروي دريايي اسرائيل در سواحل لبنان نشان داد، اين حزب كشتي ساعر 5 رژيم صهيونيستي را هدف قرار داد تا معادله جديد را آغاز كند، روزنامه صهيونيستي هاآرتص با تاييد اين اظهارات و در حالي كه از ناتواني اسرائيل در برابر اين تهديدات سخن مي‌گفت، تاكيد كرد كه اين نصرالله است كه عامل بازدارنده‌اي در برابر اسرائيل است، نه بالعكس.

المنار در پايان گزارش خود مي‌افزايد كه علاوه بر معادله‌هاي تل‌آويو و سواحل سرزمين‌هاي اشغالي، حزب‌الله در سال 2010 معادله‌هاي ديگري را نيز مطرح كرد كه ايستادن در كنار ارتش لبنان در برابر تجاوزات دشمن صهيونيستي بعد از درگيري‌هاي "العديسه " تنها يكي از آنها بود. معادله حمايت از ثروت‌هاي نفتي لبنان در مديترانه، ‌معادله پاسخ مستمر به جنگ مغزها از سوي اسرائيل و پيگيري شبكه‌هاي جاسوسي تل‌آويو از ديگر معادلاتي بود كه حزب‌الله لبنان در سال 2010 عليه اسرائيل مطرح كرد.

نقش ايرانيان در قيام مختار

نقش ايرانيان در قيام مختار

 پيوستن نيروهاي ايراني به مختار چندان دامنه دار بود كه وقتي سفيري از شام براي مذاكره با ابراهيم بن مالك اشتر وارد اردوي سپاه مختار شد، از زماني كه از دروازه اردو گذشت تا وقتي كه با خودِ ابراهيم مذاكره كرد، يك كلمه عربي نشنيد.


در ميان قيام هايي كه پس از شهادت امام حسين(عليه السّلام) در سرزمين هاي ايراني انجام گرفت، نيرومندتر و اثرگذارتر از همه، جنبشي بود كه با رهبري مختار در كوفه آغاز شد. مختار، يكي از جوانان خاندان ثقفي بود كه از ابتداي درگيري ميان خاندان اموي و هاشمي، طرف شاخه هاشمي قريش را گرفته بودند و در ميان نزديكان امام اول و دوم شيعيان بودند. عمويش، سعد بن مسعود ثقفي، عامل حضرت علي(عليه السّلام) و امام حسن(عليه السّلام) در مداين بود و به‌دليل حسن سلوك و رفتار نيكويش با مردم محلي شهرت داشت. خودِ مختار، در آن زمان كه امام حسين(عليه السّلام) قيام كرد و مسلم بن عقيل را براي بيعت گرفتن از مردم كوفه به اين شهر فرستاد، به ياري او برخاست و از نزديكان مسلم بود. زماني كه والي كوفه مسلم بن عقيل را به قتل رساند، مختار را نيز دستگير و زنداني كرد.
ابن زياد، با عصا چنان مختار را كتك زد كه يكي از چشمانش نابينا شد. با اين وجود، با وساطت شوهر خواهرش عبدالله بن عمر خطاب از بند رست و آزاد شد. مختار پس از آزاد شدن، به عبدالله بن زبير پيوست و براي مدتي از او در برابر امويان طرفداري كرد. اما خيلي زود از او بريد و شروع كرد به دعوت كردن به اسم محمد بن حنيفه، كه در اين زمان در مدينه ساكن بود. مختار به كوفه رفت و به جنبشي پيوست كه هم پيمانان قديمي امام حسين(عليه السّلام) سردمدارانش بودند. اين هم پيمانان، همان كساني بودند كه پس از بگير و ببندهاي ابن زياد، سكوت كرده و از ياري به امام خودداري كرده بودند، و حالا، پس از واقعه كربلا از كردار خود پشيمان شده و توبه كرده بودند. از اين‌رو نيز حركت ايشان قيام توابين ناميده مي‌شد. رهبر ايشان، سليمان بن صُرَد بود كه رئيس شيعيان كوفه به شمار مي‌رفت. والي اموي كوفه، وقتي از دامنه دار شدنِ اين قيام خبردار شد، سليمان را زنداني كرد. اما سليمان از زندان به دوستش رفاعة بن شداد نامه نگاشت و او با ياري مختار ثقفي و ابراهيم بن مالك اشتر – فرزند سپهسالار حضرت علي(عليه السّلام)، در كوفه شورش كردند و سليمان را از زندان رهاندند. مختار در اين هنگام به‌عنوان رهبر قيام كوفه اسم و رسمي يافته بود و رهبر قيام دانسته مي‌شد.
مختار هم سرداري دلاور بود و هم سازمان دهنده‌اي لايق. او به سرعت از ميان ايرانيانِ كوفه كه جمعيتي بسيار داشتند و موالي ناميده مي‌شدند، يارگيري كرد. موالي، در اصل به معناي هم پيمان بود، اما در اين معني خاص، به بردگاني اطلاق مي‌شد كه آزاد شده بودند و پس از آن به قبيله ارباب سابق خود منسوب مي‌شدند. موالي در اين هنگام نوعي شهروند درجه دوم و نيمه برده محسوب مي‌شدند و قوانيني سخت محدود‌كننده بر ضدشان وجود داشت. با توجه به اين كه بيشتر اين موالي فرزندانِ سربازانِ ارتش ساساني يا اسيراني بودند كه در زمان هجوم اعراب از شهرهاي ايراني به بردگي گرفته شده بودند، از موقعيت خويش ناراضي بودند و گذشته از انگيزه پررنگ ديني، به دلايل اجتماعي نيز براي پيوستن به قيامي از اين دست آمادگي داشتند.مختار با بسيج ايرانيان موفق شد در قلب سرزمين هاي خلافت اموي، نيرويي بزرگ و مقتدر را بر ضد امويان بسيج كند. او علاوه بر كوفه، شهرهاي موصل و بصره را نيز فتح كرد، و بخش مهمي از سرزمين اَراك (همان كه معربش عراق است و در پهلوي قلب و سرزمين مياني معنا مي‌دهد) را فتح كرد. او تعقيب و سياست قاتلان امام حسين(عليه السّلام) و هواداران حكومت اموي را آغاز كرد و شمر ذي الجوشن و عمرو بن سعد بن ابي وقاص- پسر سپهسالار اعراب در جنگ قادسيه- را دستگير كرد و به قتل رساند. سرهاي ايشان به علامت هواداري و تابعيت، به مدينه و نزد محمد حنيفه ارسال شدند. با اين وجود محمد حنيفه از تأييد رسمي قيام ايشان خودداري كرد.
اندكي بعد، عبدالله بن زبير كه از سوي ديگر در برابر امويان علم طغيان برافراشته بود، مدينه را فتح كرد و از آنجا كه محمد حنيفه با وي بيعت نمي‌كرد، او را در خانه اش بازداشت كرد و حتي قصد آتش زدن خانه اش را داشت. اما مختار چهارصد تن از مريدان خود را به مدينه فرستاد و ايشان وي را از خطر رهاندند. مريدان و هواداران مختار را در عراق خشبيه مي‌ناميدند، از اين‌رو كه گرزهايي چوبي سلاح اصلي شان را تشكيل مي‌داد.پيوستن نيروهاي ايراني به مختار چندان دامنه دار بود كه وقتي سفيري از شام براي مذاكره با ابراهيم بن مالك اشتر وارد اردوي سپاه مختار شد، از زماني كه از دروازه اردو گذشت تا وقتي كه با خودِ ابراهيم مذاكره كرد، يك كلمه عربي نشنيد. به همين دليل هم به تدريج گروه‌هاي عربي كه هوادار وي بودند و به سنت جاهلي اشرافيت اعراب باور داشتند، به تدريج از گرد او پراكنده شدند. با اين وجود كار مختار تا مدتي بعد پيش رفت. در نخستين روز از محرم سال 67 هجري، مختار و ابراهيم به همراه دوازده هزار تن از پيروانشان در كرانه رود خازَر در نزديكي موصل، در نبردي بزرگ بر ابن زياد و حصين بن نمير كه از بزرگترين دشمنان خاندان علوي بودند پيروز شدند، و ابن زياد را به قتل رساندند.
پس از اين نبرد، شكاف هاي دروني جبهه مختار به تدريج رخ نمود و وقتي مختار همراهي ابراهيم را از دست داد، به تدريج بختي واژگونه يافت. غم انگيز آن كه عامل از ميان بردن مختار، دشمنان اصلي اش يعني امويان نبودند، كه اعضاي خاندان زبير - هم پيمانان سابقش- به شمار مي‌رفتند. مصعب بن زبير، كه سردارِ بزرگِ عبدالله بن زبير بود و از خلافت برادرش هواداري مي‌كرد، به كوفه تاخت و در شرايطي كه توانسته بود در ميان پيروان مختار تفرقه ايجاد كند، ايشان را در نبردي سهمگين در هم شكست. مختار و ايرانيانِ هوادارش، به ارگ كوفه عقب نشستند و در آنجا چندان مقاومت كردند كه مختار در جنگ كشته شد. آنگاه، هفت هزار از ايرانيانِ محاصره شده و خانواده مختار با اين شرط كه به جانشان تعرض نشود، تسليم شدند. مصعب به ايشان امان نامه داد، اما به محض آن كه به آنها دست يافت، دستور داد هفت هزار ايراني را به قتل برسانند، و زنِ مختار – اسماء بنت نعمان- را هم كه حاضر نشد شوهرش را در برابر مردم لعن كند، گردن زد. به اين ترتيب قيام مختار پس از دو سال فرو مرد. هرچند كاميابي چشمگير آن در اين مدت و انتقامي كه از قاتلان خاندان امام حسين‌(عليه السّلام) گرفت، ديباچه‌اي شد براي قيام هاي ديگر، كه در نهايت به سرنگوني نظام اموي انجاميد.

وزارت كشور دولت منتخب فلسطين بازسازي شده است

وزير كشور دولت منتخب حماس:
وزارت كشور دولت منتخب فلسطين بازسازي شده است

 وزير كشور دولت منتخب حماس اعلام كرد كه اين وزارتخانه كه در دو بخش انساني و مقرهاي امنيتي در جنگ 22 روزه آسيب ديده بود تا حد بسياري بازسازي شده است.


 "فتحي حماد " اعلام كرد كه وزارت كشور دولت حماس، نزديك به نيمي از مقرهاي امنيتي تخريب شده در جنگ غزه در اواخر سال 2008 و اوايل سال 2009 ميلادي را به همت كارشناسان و نيروهاي اين وزارتخانه و دولت منتخب فلسطين بازسازي كرده است.

حماد در گفت‌وگوي ويژه با مركز اطلاع رساني فلسطين گفت كه «وزارت كشور فلسطين خسارت‌هاي جنگ غزه در دو زمينه را جبران كرده است؛ نخست جبران خسارتهاي وارده به منابع انساني اين وزارتخانه و استخدام كارمندان جايگزين به جاي شهداي وزارت كشور و دوم احداث مقرهاي امنيتي تخريب شده در جنگ مذكور.»

حماد همچنين تصريح كرد كه اين وزارتخانه طي دوره گذشته توانسته است دكترين امنيتي پاك و سالم شيخ شهيد «سعيد صيام» وزير سابق كشور را در جامعه نهادينه كند و به هرج و مرج‌هاي زمان حضور تشكيلات خودگردان فلسطين و جنبش فتح در غزه پايان دهد.

وي با اشاره به موفقيت اين وزارتخانه در پايان دادن به جرايم امنيتي و خلع سلاح طوايف و اجراي قانون در ميان همگان و تحقق اصل برابري در جامعه به صراحت اعلام كرد كه وزارت كشور احكام مربوط به اعدام مزدوران محكوم به اعدام به دليل مزدوري براي رژيم صهيونيستي و همكاري با اين رژيم در قتل و ترور شهروندان فلسطيني را اجرا خواهد كرد و بر اساس نتايج نظرسنجي ها، بيش از 90 درصد مردم از اجراي اين احكام عليه مزدوران و جاسوسان صهيونيستي حمايت مي كنند.

حماد تاكيد كرد كه احكام اعدام مانعي مهم و قوي بر سر راه كساني است كه فريب هواي نفس خود را خورده و بخواهند به همكاري با رژيم صهيونيستي و خيانت به شهروندان فلسطين تن دهند. وي در عين حال اظهار داشت كه دستگاه قضايي حقوق مزدوران از لحاظ برگزاري جلسات و شنيدن شهادت هاي آنها و دفاع آنها از خود از طريق وكلاي مدافع و غيره را رعايت مي كند.

اين رهبر برجسته فلسطيني همچنين تصريح كرد كه برخي عناصر وابسته به جنبش فتح اطلاعاتي را درباره مقاومت و محل هاي حضور گروه‌هاي مقاومت به رژيم صهيونيستي ارائه داده بودند و اين رژيم نيز با استفاده از همين اطلاعات مناطق مذكور را بمباران كرده و برخي از شهروندان فلسطيني را شهيد و زخمي كرده و تعدادي از خانواده ها را بي خانمان كرده بود كه اين عناصر مزدور و خائن دستگير و روانه زندان شدند.

روزشمار 22روز مقاومت غزه


  نوار غزه منطقه‌اي است به طول 45 و عرض 10كيلومتر در جنوب شرقي درياي مديترانه. اين منطقه از شمال و شرق با سرزمين‌هاي اشغالي فلسطين هم مرز و از جنوب به صحراي سينا واقع در مصر ختم مي شود.
مصر در جنگ 1948 اعراب و اسرائيل كنترل اين منطقه را به دست گرفت اما در جنگ 1967، رژيم صهيونيستي غزه را به اشغال خود در آورد.

مقاومت ساكنان غزه در طول زمان اشغال، تل‌آويو را در سال 2005 مجبور به فرار از اين منطقه كرد. يك سال بعد رژيم صهيونيستي به بهانه آزادي نظامي اسير خود، به طور گسترده به غزه حمله كرد و ده‌ها زن و مرد بي گناه فلسطيني را به خاك و خون كشيد. در سال 2007 نيروهاي مردمي حماس به رهبري "اسماعيل هنيه " نخست وزير منتخب فلسطين در پي كودتاي فتح عليه اين جنبش، كنترل كامل غزه را به دست گرفتند.

اين منطقه بيش از 1.5ميليون نفر جمعيت دارد و اغلب ساكنان غزه، بازماندگان جنگ‌هاي پيشين با رژيم صهيونيستي بوده و در اردوگاه زندگي مي‌كنند. متوسط درآمد مردم كمتر از دو دلار در روز بوده و 80درصد آنان به كمك‌هاي غذايي وابسته‌اند.
بستن گذرگاه‌هاي اين منطقه از سوي رژيم صهيونيستي و مصر، اوضاع غزه را بيش از پيش بحراني كرده است. غزه، خان يونس، جباليا و رفح از مهم‌ترين شهرهاي اين منطقه هستند.

امسال دومين سال تهاجم 22 روزه رژيم صهيونيستي به نوار غزه است كه در تاريخ 27دسامبر 2008 انجام شد. جنگنده‌هاي اف16 رژيم صهيونيستي با 30 فروند موشك هوا به زمين مناطق مختلف غزه را مورد حمله قرار دادند و بيش از 800 انسان بي گناه را به خاك و خون كشيدند. اين حمله كه با بهانه تداوم حمله موشكي مبارزان فلسطيني به شهرك‌هاي صهيونيست‌نشين آغاز شد در همان آغاز حمله، 20 شهيد و بيش از 100 مجروح بر جاي گذاشت و پيكر ده‌ها فلسطيني زير آوار ماندند.

* كشـتار دانـش‌آمــوزان

اين جنايت وحشيانه كه مصادف با خروج دانش آموزان از مدارس بود صدها تن از كودكان فلسطيني به خاك و خون كشيده شدند.
بر اثر اين حملات خسارت‌هاي زيادي به شهر غزه وارد شد به طوري كه ستون هاي دود از مناطق مختلف به آسمان برخاست.
ارتش رژيم صهيونيستي در اين حملات از هواپيماهاي اف 16 و هلي كوپترهاي آپاچي استفاده كرد.
در اين حملات بيشتر مراكز پليس و نيروهاي امنيتي حماس در نوار غزه مورد هدف رژيم صهيونيستي قرار گرفت و رئيس پليس شهر غزه نيز به شهادت رسيد.

منابع پزشكي غزه ضمن هشدار به مجامع پزشكي جهاني براي ارسال سريع دارو و كمك‌هاي پزشكي به اين منطقه اعلان كردند كه نظاميان صهيونيستي كليه گذرگاه‌ها را بسته و از ورود دارو و كمك‌هاي بين المللي به نوار غزه جلوگيري مي كنند. اين منابع همچنين گفتند كه در صورت نرسيدن دارو تعداد شهداي غزه بسيار افزايش پيدا خواهد كرد.
دولت منتخب فلسطين نيز در غزه نيز به منظور گراميداشت شهداي فلسطيني كه بر اثر حملات ددمنشانه رژيم صهيونيستي جان باختند؛ سه روز عزاي عمومي اعلام كرد.

* حمـاس: تسليــم نمـي‌شويــم

پس از تجاوز رژيم صهيونيستي به نوار غزه رهبران گروههاي مقاومت فلسطيني توانستند با مديريت جنگ، ابتكار عمل را در دست بگيرند.
رهبران و فرماندهان مقاومت فلسطين با اشاره به اينكه تجاوزگري رژيم صهيونيستي شعله فروزان مقاومت را هرگز خاموش نخواهد كرد، تاكيد كردند: شهادت طلبان فلسطيني از جنايتكاران صهيونيست انتقام سختي خواهند گرفت.

"اسماعيل هنيه " نخست وزير منتخب فلسطين لحظاتي پس از آغاز حملات رژيم صهيونيستي به نوار گفت: " حتي اگر خون ما در خيابان‌ها جاري شده يا بدنمان تكه‌تكه شود، تسليم نخواهيم شد. ما با اعتماد كامل اعلام مي‌كنيم كه حتي اگر در پاي چوبه‌هاي دار اعدام شده يا خون ما در خيابان‌ها جاري شود يا اعضاي بدنمان تكه تكه شود، ما فقط در برابر خدا تعظيم كرده و فلسطين خود را هرگز رها نخواهيم كرد. "

"خالد مشعل " رئيس دفتر سياسي حماس در مصاحبه‌اي با شبكه خبري "الجزيره " خواستار انتفاضه سوم در برابر رژيم صهيونيستي شد و گفت: ما خواستار يك انتفاضه نظامي ديگر عليه دشمن هستيم. مقاومت از طريق عمليات‌ استشهادي ادامه خواهد يافت.
مشعل خطاب به رژيم صهيونيستي افزود: شايد ما سلاح‌هاي كمتري از شما داشته باشيم، اما غزه در مسير آزادي خود قرار دارد. در غزه شايد ما امكانات كمي داشته باشيم، اما ما اين اراده را داريم كه به رغم تلفات، به مقاومت خود ادامه دهيم.

گردان‌هاي شهيد عزالدين القسام شاخه نظامي حماس نيز در واكنش به اين جنايت وحشيانه با فراخوان عمومي مبارزان و مردم فلسطين اعلام كرد كه در مقابل اين حملات تسليم نخواهد شد و پاسخ دندان شكني به اين حمله خواهد داد. اين تشكيلات همچنين اظهار داشت كه مقاومت درس مناسبي به رژيم صهيونيستي خواهد داد و تا زماني كه خواسته‌هاي ملت فلسطين تحقق پيدا نكند از جهاد صرف نظر نخواهد كرد.

سخنگوي حماس نيز از تمامي نيروهاي نظامي گروه‌هاي فلسطيني خواست با تمام قوا به اسرائيل حمله كنند و پاسخ سنگيني به جنايات اين رژيم اشغالگر بدهند.
"فوزي برهوم " سخنگوي حماس تاكيد كرد، عمليات شهادت طلبانه با شدت بيشتري ادامه خواهد داشت. وي افزود، مقاومت از اين پس تمام گزينه‌ها را در رويارويي با اسرائيل در دستور كار قرار خواهد داد. سخنگوي حماس همچنين گفت، مصر روز قبل از اين حمله به ما اعلام كرد كه اسرائيل هرگز به غزه حمله نخواهد كرد.

"خالد البطش " يكي از رهبران برجسته جهاد اسلامي فلسطين نيز در واكنش به اين حملات صهيونيستي تاكيد كرد، اين حملات هيچگونه تغييري در خط مشي مقاومت ايجاد نمي كند و از طريق جهاد و مبارزه دشمن صهيونيستي را نابود خواهيم كرد و پاسخ ما به اين حمله جدي و محكم خواهد بود.
گردان‌هاي قسام در پاسخ به جنايات رژيم صهيونيستي بلافاصله چهار شهرك صهيونيست‌نشين "اسحاق "، "المجدل "، سدروت و عسقلان را موشكباران كردند.

به اعتراف رژيم صهيونيستي، حملات موشكي تلافي جويانه مبارزان فلسطيني به شهرك‌هاي صهيونيستي در همان ساعات اوليه جنگ، حداقل يك كشته و تعدادي مجروح در ميان اسرائيلي ها برجاي گذاشت.
كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي روز يكشنبه يعني شش روز پيش از آغاز جنگ با حضور وزيران جنگ، خارجه و نخست وزير مستعفي اين رژيم تصميم حمله به غزه را اتخاذ كرده بود. اين در حالي است كه "گابي اشكنازي " رئيس ستاد مشترك ارتش رژيم صهيونيستي نيز تاكيد كرده بود كه ادامه ايجاد رعب و وحشت براي غيرنظاميان اسرائيلي امكان پذير نيست و ارتش اسرائيل آماده است تا با تمام قدرت ساختارهاي زيربنايي گروه‌هاي فلسطيني را هدف قرار دهد.

از سوي ديگر، "شيمون پرز " رئيس رژيم صهيونيستي مدعي شده بود، اسرائيل تمامي تدابير لازم را براي متوقف ساختن حملات موشكي اتخاذ مي كند اما هرگز وارد غزه نخواهد شد.
در پي حملات هوايي به غزه ، صهيونيست‌ها از بيم و هراس پاسخ كوبنده مبارزان فلسطيني به تجاوزگري و جنايات آنها به حالت آماده باش درآمدند. فرماندهي جبهه داخلي ارتش رژيم صهيونيستي از صهيونيست‌هاي ساكن جنوب فلسطين اشغالي خواست تا در پناهگاهها يا محل‌هاي بسيار نزديك به آنها باقي بمانند. اين فرماندهي در دستورات خود گفته ‌است: ساكنان شهرك "سديروت " و شهرك‌هاي نزديك به آن بايد در پناهگاه باقي بمانند و ساكنان شهرها و شهرك‌هاي دورتر از نوار غزه بايد در محل‌هاي بسيار نزديك به پناهگاهها و اتاق‌هاي امن براي جلوگيري از هدف قرار گرفتن آنها با موشك‌هاي فلسطينيان باشند.

"زيپي ليوني " وزير امور خارجه وقت رژيم صهيونيستي پس از آغاز حملات هوايي اين رژيم عليه نوار غزه گفت: دوره آينده آسان نخواهد بود و ما هم‌اكنون وارد مرحله‌اي مي‌شويم كه آسان نيست.
رسانه‌هاي رژيم صهيونيستي به نقل از ليوني در ديدار با شهردار شهرك صهيونيست‌نشين "سديروت " در اطراف نوار غزه اعلام كردند: اين مرحله مدتي طولاني ادامه خواهد يافت.
"ايهود باراك " وزير جنگ رژيم صهيونيستي بر موضع خود براي ادامه كشتار مردم غزه اصرار ورزيد. باراك تأكيد كرد كه اين جنگ گسترده‌تر خواهد شد و تا مدتي ادامه خواهد يافت.

رئيس ستاد مشترك ارتش رژيم صهيونيستي نيز تهديد كرد: ارتش اسرائيل بايد تمام قواي خود را براي حمله به نوار غزه به كار بندد. "گابي اشكنازي " در مراسم جشن فارغ‌التحصيلي خلبانان پايگاه "حتسريم " وابسته به نيروي هوايي رژيم صهيونيستي گفت: ارتش و نيروي هوايي اسرائيل آماده هر گونه عمليات نظامي است كه از آنها خواسته شود.
هفته‌نامه فلسطيني المنار پيش از تجاوز رژيم صهيونيستي به نوار غزه فاش كرد كه آمريكا و برخي سران عرب به رژيم صهيونيستي براي حمله به نوار غزه چراغ سبز نشان داده‌اند.

* چراغ سبز واشنگتن و اطلاع چند كشور عربي از جنگ غزه

المنار با تشريح كامل تحركات رژيم صهيونيستي براي حمله به غزه نوشت: اسرائيل حمايت‌هاي لازم منطقه‌اي و بين‌المللي را براي آغاز تجاوزات گسترده به نوار غزه به دست آورده است و اين پوشش در مسائل سياسي، رسانه‌اي و اطلاعاتي است.
به نوشته المنار، هيئت‌هاي نظامي و سياسي اسرائيل براي اين مسأله به پايتخت‌هاي چند كشور عربي سفر كرده‌اند و همچنين واشنگتن به اسرائيل براي حمله به نوار غزه چراغ سبز نشان داد.

به نوشته المنار، اين حمله از موافقت سطوح سياسي اين رژيم نيز برخوردار است و در چندين مراحل اجرا مي شود كه مرحله اول آن با اشغال مناطق مرزي و نزديك به ديوار مرزي آغاز مي شود و سپس به تدريج وارد اطراف مناطق غير مسكوني خواهند شد و اين مناطق به سه بخش جدا از هم تبديل خواهد شد.

المنار نوشت اسرائيل به چندين كشور منطقه و بين المللي اعلام كرده است كه عمليات نظامي به نوار غزه به 15روز زمان براي رسيدن به بيشتر اهداف مورد نظر نيازمند است و آمادگي كامل از سوي ارتش اسرائيل وجود دارد كما اينكه سران جبهه داخلي نيز در آمادگي كامل بسر مي‌برند و همچنين بيمارستان‌ها و كادر پزشكي نيز در حالت آماده باش هستند و فرماندهان ارتش سربازاني را كه در منطقه جنوب خدمت كردند، فرا خواندند و از آنها خواسته شده است كه به خدمت بازگردند و اين به معناي آن است كه فراخواندن سربازان ذخيره نيز وجود دارد.

به نوشته اين هفته نامه فلسطيني، اسرائيل به چند كشور عربي اعلام كرده است كه مسائل به همين شكل در ابهام و پيچيدگي خود باقي نخواهد ماند به ويژه در سطح نظامي و راهبردي با حماس و بايد اين مسائل نهايي شود و نخواهد پذيرفت كه سناريوي لبنان و آنچه كه حزب‌الله قواعد بازي را تحميل كرد در نوار غزه پياده شود.

المنار تأكيد كرد كه نيروهاي اسرائيلي در صورت اجراي حمله، تمامي مؤسسات و مراكزي را كه از سوي حماس اداره مي شود مورد هدف قرار خواهند داد و آنها را نابود خواهند كرد و سران سياسي و نظامي سازمانهاي فلسطيني را تحت پيگرد قرار خواهند داد.
المنار همچنين فاش كرد كه برخي كشورهاي عربي تدابير و اقدامات امنيتي لازم براي مقابله با پيامدهاي حمله گسترده اسرائيل به نوار غزه را به اجرا گذاشته‌اند تا هرگونه تظاهرات و تحرك و برخوردهاي مردمي در واكنش به اين حمله را خنثي كنند.

درهمين راستا زيپي ليوني، وزير امور خارجه وقت رژيم صهيونيستي در سفر خود به قاهره پيش از آغاز جنگ تهديد به حمله عليه حماس كرده كه با سكوت و عدم اعتراض مقامات مصري همراه بوده است.
منابع نزديك به رهبران حماس اعلام كردند كه "عمرسليمان " رئيس سازمان اطلاعات مصر پيش از آغاز حمله به غزه، در ديدار با "محمود الزهار "از رهبران اين جنبش، آشكارا حماس را تهديد كرده بود كه بهاي سنگيني را براي ترك مذاكرات قاهره خواهد پرداخت.

يك منبع نزديك به مقامات حماس گفت "عمر سليمان " رئيس سازمان اطلاعات مصر در ديداري كه با "محمود الزهار " يكي از رهبران حماس داشته، اعلام كرده است كه شما به دليل اينكه در مذاكرات قاهره شركت نكرديد، بايد بهاي سنگيني بپردازيد.
مذاكرات قاهره كه با نام گفت‌وگوي ملي فلسطين شهره شده بود، از سوي مصر براي بهبود وجهه حكومت حسني مبارك در آنچه ميانجي‌گري آشتي ملي در فلسطين نام گرفت، برگزار شد.

اين منبع نزديك به رهبري حماس گفت: هماهنگي كاملي در رفتار مقامات مصر و رژيم صهيونيستي مشهود بود كه به وضوح نشان مي‌داد مصري‌ها از تصميم رژيم صهيونيستي براي حمله گسترده به نوار غزه آگاه بودند.
همچنين منابع آگاه در امارات متحده عربي فاش كردند كه مسؤولان امنيتي سه كشور عربي، خواستار تسريع حملات رژيم صهيونيستي به نوار غزه و نابودي حماس شده بودند.

* افشاي خيانت دولت سعودي، مصر و اردن

پايگاه خبري "النهرين " فاش كرد: مصر، اردن و عربستان سعودي از رژيم صهيونيستي خواسته بودند با حمله به نوار غزه، ضربات محكمي بر حماس وارد آورد و با تغيير وضع سياسي غزه اداره امور اين منطقه را به تشكيلات خودگردان فلسطين بازگرداند.
اين منابع اعلام كردند كه مسئولان امنيتي سه كشور عربي ياد شده از اوايل ماه جاري ميلادي در تماس‌هاي محرمانه با مسئولان امنيتي اسرائيل اعلام كردند كه قدرت حماس در غزه در حال افزايش است و اگر اسرائيل سريع وارد عمل نشود ديگر نمي‌تواند با حماس مقابله كند.

روزنامه فرامنطقه‌اي القدس‌العربي با اشاره به سفر "زيپي ليوني " وزير خارجه رژيم صهيونيستي به مصر و اطلاع اين كشور از حمله نظامي رژيم صهيونيستي به نوار غزه به نقل از منابع ديپلماتيك غربي نوشت كه سرتيپ "عمر سليمان " رئيس سازمان اطلاعات مصر به دولت‌هاي عربي ابلاغ كرده بود كه اسرائيل حمله محدودي را به نوار غزه انجام خواهد داد.
سليمان علت اين حمله را براي فشار به حماس در پذيرش آتش‌بس بدون پيش‌شرط با اسرائيل خوانده بود، اين در حالي است كه حماس اعلام كرده بود كه آتش‌بسي كه در آن تنها موشك‌هاي فلسطيني متوقف شوند و جنايات اسرائيل و محاصره نوار غزه ادامه پيدا كند را نخواهد پذيرفت.
اين منابع اعلام كردند كه سليمان در ديدار با ليوني بر ضرورت اجتناب از كشتار شهروندان فلسطيني در جريان اين عمليات نظامي تاكيد كرد.

همچنين منابع نزديك به محمود الزهار يكي از رهبران حماس گفتند كه مصر به رهبران حماس ابلاغ كرد كه اسرائيل به منظور آغاز مذاكرات براي آتش‌بسي جديد موافق است و در اين صورت به نوار غزه حمله نخواهد كرد.
اين منابع مي‌افزايند كه وزارت كشور دولت منتخب فلسطين در زمان هر تهديد اسرائيل مراكز امنيتي خود را تخليه مي كرد، اما اين بار به علت اطميناني كه مصر به اين جنبش داده بود، اين كار را نكرد.

مصر به حماس ابلاغ كرده بود كه اسرائيل تا 48 ساعت آينده هيچ حمله‌اي به نوار غزه نمي‌كند،‌از سوي ديگر شنبه تعطيل رسمي و عيد در اسرائيل بود و از اين رو مقامات حماس احتمال حمله اسرائيل به نوار غزه را نمي‌دادند.
بر اين اساس، منابع نزديك به الزهار معتقدند كه مصر در فريب دادن حماس و اين كشتار وسيع در نوار غزه دست داشته است و با اين كار توانسته است اطمينان كاذبي در ميان رهبران حماس ايجاد كند تا آنها مراكز امنيتي خود را در زمان حمله اسرائيل به نوار غزه تخليه نكنند.
اين در حالي است كه زيپي ليوني وزير امور خارجه سابق رژيم صهيونيستي گفت كه سران عرب را در جريان حمله به غزه گذاشته است.

انتشار اين اخبار نشان از همدستي برخي از كشورهاي عربي با رژيم صهيونيستي در جنگ عليه دولت منتخب حماس دارد.
روزنامه "القدس العربي " در يكي از سرمقاله‌هاي خود در اين باره مي نويسد: قطعا دولت عربستان به دليل مواضع خود در حمايت از طرح‌هاي آمريكا در منطقه مورد فشار قرار دارد و اين فشارها بعد از سكوت آن در برابر تجاوز اسراييل به غزه بيشتر شد به گونه‌اي كه افراد زيادي را به اين تفسير واداشت تا او را همدست متجاوزان به غزه بدانند كه از اين راه قصد دارد تا از دست جنبش مقاومت اسلامي فلسطين حماس به دليل ائتلاف اين جنبش با محور ايراني و سوريه خلاص شود و رسانه‌هاي رسمي و غير رسمي عربستان نيز در ماه‌هاي اخير حملات شديدي عليه حماس و رهبران به راه انداختند و از روابط آن با ايران به شدت انتقاد كرده‌اند و پرتاپ موشك از سوي اين جنبش به سوي شهرك‌هاي صهيونيست‌نشين را به سخره گرفته و آن را اقدامي بيهوده خواندند و اين جنبش را مسئول تجاوز اخير اسراييل به غزه مي‌دانند.

منابع آگاه فاش ساختند كه مقامات امنيتي سه كشور مصر، اردن و عربستان سعودي از رژيم صهيونيستي خواسته بودند تا با حمله به غزه حكومت حماس را سرنگون كند. كشورهاي مصر، اردن و عربستان، اسرائيل را ترغيب كردند تا براي تغيير نقشه سياسي در غزه و آماده كردن زمينه براي تسلط حكومت خودگردان فلسطين، حماس را از پاي در آورد.
مسئولان امنيتي اين سه كشور در تماس با مسئولان اسرائيلي از افزايش قدرت حماس ابراز نگراني كرده و اظهار داشتند كه اگر قدرت حماس افزايش پيدا كند در آينده مقابله با آن دشوار خواهد بود.

* ادامــه خيانت دحـلان به فلسطيـني‌هـا

در حالي مطبوعات و رسانه‌هاي منطقه از همدستي برخي از كشورهاي عربي با رژيم صهيونيستي در تجاوز به نوار غزه خبر دادند، دو مقام تشكيلات خودگردان فلسطين از رسوايي همدستي اين تشكيلات با جنايات صهيونيست ها در غزه پرده برداشتند و اعلام كردند كه اميدواريم اسرائيل با حملاتش به غزه حماس را از قدرت ساقط و كنترل اوضاع را به دست تشكيلات خودگردان بدهد.
"محمد دحلان " مشاور رئيس تشكيلات خودگردان چند هفته پيش از حمله رژيم صهيونيستي در رام‌الله با مقامات امنيتي رژيم صهيونيستي ديدار كرده و اطلاعات لازم براي حمله آنها به نوار غزه را به اسرائيل داده بود.

"محمد دحلان " مشاور "محمود عباس " رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين چند هفته پيش از تجاوز رژيم صهيونيستي به نوار غزه در رأس يك هيئت امنيتي عالي‌رتبه با هيئت ويژه‌اي از برنامه‌ريزان طرح "دايتون " در سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي ديدار كرده و موضوع حمله به نوار غزه و پيامدهاي آن را مورد بررسي قرار دادند.

"ابراهيم الدراوي " يكي از خبرنگاران و كارشناسان امور فلسطين در گفت‌وگو با قدس‌پرس گفت كه مستنداتي در اختيار دارد كه نشان مي‌دهد اين نشست در رام‌الله برگزار شده است و برخي از مشهورترين رهبران امنيتي تشكيلات خودگردان از حمله "توفيق الطيراوي " نيز در آن حضور داشته‌اند. در اين نشست مقامات تشكيلات خودگردان مكان مراكز امنيتي و نظامي حماس در نوار غزه را كه اخيرا مورد اصابت موشك‌هاي اسرائيلي قرار گرفته است، به اطلاع مقامات اسرائيلي رسانده‌اند.

دحلان همچنين به اسرائيل ابلاغ كرده بود كه حماس قصد دارد براي نيروهاي امنيتي جديد خود جشن فارغ‌التحصيلي بگيرد، او همچنين از آمريكا و اسرائيل خواسته بود تا ضربه سختي را به حماس بزنند تا بعد از آن حماس ديگر نتواند روي پاي خود بايستد، آنها به مقامات اسرائيلي گفته بودند كه اگر يك ضربه مقطعي به‌ آنها وارد كنيد حماس قويتر از قبل خواهد شد.

دحلان همچنين در اين نشست ابراز علاقه كرده بود كه در صورت سرنگوني حماس تشكيلات خودگردان كنترل نوار غزه را در دست بگيرد.
بر اساس اعلام اين خبرنگار مصري، دحلان بعد از سفري كه به يكي از كشورهاي اروپايي داشت، به قاهره سفر كرده است، وي در نشست با مقامات امنيتي مصر پيش‌بيني كرده بود كه هرج‌ومرج در نوار غزه ايجاد شود و مردم براي سرنگوني حماس به خيابان‌ها بريزند.
در حالي رسانه‌هاي منطقه از همدستي سران عرب با رژيم صهيونيستي در تجاوز به نوار غزه سخن مي‌گويند كه معاون وزير جنگ رژيم صهيونيستي بر تداوم جنگ در اين منطقه تاكيد دارد و در اين باره گفت: عمليات نظامي عليه غزه در صورت لزوم و بر اساس ارزيابي سران ادامه پيدا مي‌كند.
وي افزود: با شرايطي روبه‌رو مي‌شويم كه سهل و آسان نخواهد بود.

"آفي بنياهو " سخنگوي ارتش رژيم صهيونيستي نيز در گفت‌وگو با راديو اين رژيم گفت: عمليات هوايي عليه غزه تازه در اول راه خود است
در پي آغاز حملات رژيم صهيونيستي به نوار غزه ، مصر كه پيش از اين در برابر درخواست‌هاي جامعه جهاني براي باز كردن گذرگاه‌هاي رفح مقاومت مي‌كرد، اعلام كرد كه اين گذرگاه‌ها را براي مداواي مجروحان فلسطيني باز مي‌كند.
پس از بمباران مناطق مختلف غزه ، سران و شخصيت‌ها و كشورهاي مختلف جهان اين جنايت را محكوم كردند. رهبر اخوان المسلمين مصر از گروههاي مخالف دولت حاكم بر اين كشور نيز سران عرب را به توطئه مشترك با رژيم صهيونيستي در حمله به غزه متهم كرد.

اخوان المسلمين اردن نيز خواستار قطع رابطه همه كشورهاي عربي با اسرائيل شد و مردم را به تظاهرات گسترده دعوت كرد.اين جنبش اعلام كرد، هر كس با اسرائيل رابطه داشته باشد خائن است.دولت اردن نيز خواستار تشكيل جلسه فوري اتحاديه عرب براي بررسي فاجعه غزه شد.
دولت مصر نيز ضمن محكوم كردن اين حمله وحشيانه اعلام كرد كه گذرگاه غزه را براي انتقال مجروحان باز كرده است.
سازمان آزادي بخش فلسطين نيز مردم را به اعتصاب و تظاهرات گسترده در كرانه باختري دعوت كرد.

همچنين محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين در گفت وگوي تلفني با برخي سران عرب از آنها خواست براي توقف حملات رژيم صهيونيستي وارد عمل شوند.
در پي حملات ددمنشانه صهيونيست ها به مناطق مسكوني نوارغزه، مردم و نهادهاي سياسي منطقه‌اي و بين المللي آن را محكوم كردند. پايتخت ها و شهرهاي اردن، لبنان، سوريه و تركيه شاهد تظاهرات خودجوش مردمي عليه آمريكا و رژيم صهيونيستي بود. تظاهرات در لبنان به دعوت سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله صورت گرفت.

* امروز غزه تكرار واقعه كربلا است

سيد حسن نصرالله دبيركل حزب‌الله لبنان كه به ندرت و در طول ماه شايد يك بار سخنراني مي‌كرد هر شب در صفحه تلويزيون المنار ظاهر ‌شد و ضمن حمايت از مردم غزه ، مردم كشورهاي منطقه و جهان را به اعلام همبستگي با ملت مظلوم فلسطين فرا ‌خواند.
سيدحسن نصرالله طي سخناني در محكوميت جنايات رژيم صهيونيستي در نوار غزه گفت: "امروز غزه تكرار واقعه كربلا است. "

وي افزود: "آنها در دو راهي تسليم شدن با ذلت و مبارزه نابرابر، گزينه مقاومت و شهادت را انتخاب كردند، اينان گروهي هستند كه با گرسنگي و تشنگي مواجه شدند و در برابر تهديدات مواجه شدند اما از راه خود بازنگشتند، اين امري بود كه در كربلا روي داد. "
دبيركل حزب‌الله گفت: " برخي رژيم‌هاي عربي در پروژه اسرائيل شريك هستند بويژه رژيم هايي كه پيمان‌هاي صلح با اسرائيل را به امضا رسانده‌اند و سعي دارند شرايط تسليم را براي كساني كه با پروژه آمريكايي صهيونيستي مقابله مي‌كنند، ايجاد كنند ".
وي با اشاره به جنگ در غزه گفت: " آنچه در جنگ لبنان روي داد نسخه برابر با اصل آن چيزي است كه الان در غزه روي مي‌دهد. كم‌كاريها همان است و درگيريها نيز همان است، ان‌شاالله نتيجه نيز همان مي‌شود. "

دبير كل حزب‌الله لبنان تاكيد كرد: " آنچه كه در غزه روي مي‌دهد مانند لبنان است. اين همان پروژه آمريكايي در منطقه است كه قصد دارد موضوع اعراب را بعد از خروج مصر و اردن و امضاي قرارداد صلح با اسرائيل به صورت ذليلانه‌اي به پايان برساند. "
سيدحسن نصرالله تصريح كرد: " اسرائيلي‌ها و آمريكايي‌ها مي‌خواهند اوضاع را به اين صورت پيش ببرند و لبناني‌ها و سوري‌ها و فلسطيني‌ها را براي قبول اين شرايط مجبور كنند، آنها مي‌خواهند با فشار، انزوا و محاصره و ايجاد فتنه‌هاي داخلي و جنگ‌ها و ترورها حركت مقاومت را در جنگ‌هاي رواني قرار دهند. "

نصرالله گفت: " آنها مي‌خواهند كساني را كه تاكنون تسليم نشده‌اند تسليم كنند. ما امروز به اين نياز داريم كه تمام امت اسلامي مسئوليت آنچه اتفاق مي‌افتد را بپذيرند. "
وي ادامه داد: "ما در مقابل يك هدف اساسي قرار داريم بايد براي توقف جنايات غزه تلاش كرد، و به آنها اجازه نداد كه اهداف خود را پياده كنند. اين به تنهايي مسئوليت مردم غزه نيست بلكه همه دولت‌هاي جهان عرب و اسلام بايد اين مسئوليت را بپذيرند. اين مسئوليت كشورها و دولت‌هايي است كه هيچ تحركي نمي‌كنند، ملت‌ها بايد آنها را مجبور به تحرك كنند. "

نصرالله تاكيد كرد: " ما بايد به خيابان‌ها رفته و به دولت‌هايمان فشار بياوريم تا مسئوليت‌هاي خود را بپذيرند. ملت‌ها مي‌توانند كارهاي بيشتري انجام دهند، ما در زماني هستيم كه آمريكا در آن از بحران‌هاي مهمي در جهان عرب از جمله نفت و ثروت رنج مي‌برد. مردم قادر هستند كه اين درگيري‌ها را متوقف كنند. ملت‌هاي عربي و اسلامي بايد در مقابل رژيم مصر قيام كنند تا گذرگاه رفح را باز كرده و غذا، دارو و سلاح به غزه ارسال كنند. "
دبيركل حزب‌الله لبنان خطاب به مقامات مصر گفت: "اگر گذرگاه رفح را باز نكنيد و به ملت فلسطين كمك نكنيد شما نيز در جنايات و كشتار و محاصره مردم فلسطين شريك خواهيد بود. "

دبيركل حزب‌الله لبنان خطاب به ملت مسلمان و غيور مصر گفت: " شما بايد ميليوني به خيابان‌ها برويد. اي مردم مصر، شما بايد گذرگاه رفح را با رفتن به خيابان‌ها باز كنيد. من از موضعي منتسب به مقاومت با شما سخن مي‌گويم من از ميان ملتي با شما سخن مي‌گويم كه 33 روز در مقابل اسرائيل مقاومت كرد. "
وي ادامه داد: "اما چيزهايي كه درباره افسران و سربازان مصري شنيده‌ايم اين است كه آنها با اصالت غيرت عربي هستند، آنها با صهيونيست‌ها دشمن هستند. من به دنبال كودتا در مصر نيستم، اما بايد افسران مصري به نزد رهبران خود بروند و به آنها بگويند كه از نگهباني و مرزها در زماني كه مردم فلسطين در غزه كشته مي‌شوند امتناع مي‌كنند. اگر اين گذرگاه‌ها باز شود بار ديگر حماسه‌اي كه در لبنان به وجود آمد تكرار خواهد شد، ما به اين موضوع ايمان داريم. "

در پي تجاوز رژيم صهيونيستي به نوار غزه اتحاديه عرب نشست فوق العاده تشكيل داد. اتحاديه اروپا نيز از رژيم اسرائيل خواست، حملات را متوقف كند. واكنش سران محافظه كار عرب در مقابل اقدامات وحشتناك اسرائيل كمرنگ بود و مثل كشورهاي غير اسلامي و غربي، تنها آن را محكوم كردند. هر لحظه بر واكنش ها و تظاهرات در منطقه و مناطق اشغالي فلسطين افزوده مي شد و از جمله در رام الله (كرانه غربي) و اردوگاه هاي فلسطيني لبنان، تظاهرات برگزار شد.
مسلمانان فرانسوي در شهرهاي پاريس و استراسبورگ به حمايت از فلسطيني ها تظاهرات مي كنند.

نبيه بري، رئيس مجلس لبنان، از جامعه بين الملل خواست جلوي حملات اسرائيلي ها را بگيرند. حزب الله لبنان كشتار بي گناهان در غزه را جنايات جنگي اعلام كرد.
"اكمل الدين احسان اوغلو "، دبير كل سازمان كنفرانس اسلامي، اين كشتار را نقض آشكار قوانين بين المللي دانست.

"محمود عباس " رئيس تشكيلات خودگردان نيز، با بي اعتنايي كامل به كشتار در غزه، در رأس يك هيئت ديپلماتيك وارد عربستان شد.
كاخ سفيد همچنين بدون توجه به جنايات صهيونيست‌ها در حمله به غزه و بدون اين كه درخواستي براي توقف اين حملات داشته باشد در حمايت آشكار از اين تجاوزات، به جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس) هشدار داد كه اگر قرار باشد حملات متوقف شود بايد حملات راكتي خود را به مناطق اسرائيلي (شهرك‌هاي صهيونيست‌نشين) متوقف كند.

"گوردون جاندرو " سخنگوي شوراي امنيت ملي آمريكا كه در شهر "واكو " واقع در ايالت تگزاس سخن مي‌گفت، گفت: "آمريكا از اسرائيل مي‌خواهد در هنگام هدف قراردادن حماس در غزه از تلفات غيرنظاميان اجتناب كند. "
جاندرو كه به صدور بيانيه‌اي كوتاه در اين باره اكتفا كرد، افزود: "حماس اگر مي‌خواهد در آينده مردم فلسطين نقش داشته باشد بايد فعاليت‌هاي تروريستي خود را متوقف سازد. "

آمريكايي‌ها در حالي مقاومت مردمي فلسطين دربرابر تجاوزات اسرائيلي‌ها را فعاليت تروريستي مي‌خوانند كه درباره وضعيت وخيم مردم غزه اعم از كودكان و زنان و بيماران بي‌توجه بوده و اقدامي در جهت فشار بر تل‌آويو براي لغو تحريم‌هاي همه جانبه اين منطقه به خرج نمي‌دهند.
در پي اين اقدام رژيم صهيونيستي، دمشق مذاكرات غيرمستقيم با رژيم صهيونيستي را لغو كرد.
نخست وزير تركيه كه كشورش ميانجيگر مذاكرات صلح سوريه و رژيم صهيونيستي است، اعلام كرد كه سوريه در اعتراض به جنايات رژيم صهيونيستي در غزه مذاكرات صلح را لغو كرده است.

"رجب طيب اردوغان " افزود در اين شرايط هرگونه تماس ديپلماتيك با تل آويو بي فايده است.وي با تاكيد بر اينكه حمله به غزه ، بي احترامي رژيم صهيونيستي به تركيه نيز تلقي مي شود، ضمن محكوميت اين اقدام گفت ما در تلاش براي ميانجيگري و برقراري صلح بوديم كه چنين حمله اي صورت گرفت.
اردوغان با يادآوري اينكه وزارت خارجه تركيه در اين رابطه بيانيه تندي صادر خواهد كرد در ادامه افزود: حمله هوايي مذكور را استفاده بيش از حد از قدرت نظامي ارزيابي مي كند.

كشتار وحشيانه ساكنان غزه توسط صهيونيست ها علاوه بر اينكه واكنش رسمي دولت ها و مردم جهان را به همراه داشت و همبستگي بي سابقه‌اي با اهالي غزه صورت گرفت با واكنش شخصيت‌هاي سياسي و مذهبي نيز همراه بود.
آيت الله سيستاني از مراجع تقليد شيعيان عراق با محكوم كردن حملات رژيم صهيونيستي عليه غزه، خواستار اتخاذ مواضع عملي از سوي كشورهاي عربي و اسلامي براي پايان دادن به اين جنايات شد.

علامه فضل الله روحاني برجسته لبنان نيز اظهار داشت، جنايت هاي اسرائيل در نوار غزه با موافقت مقام هاي عالي رتبه بين المللي صورت مي گيرد.
حزب الله لبنان ضمن محكوم كردن اين جنايت صهيونيستي در بيانيه اي اعلام كرد، ما از ملت هاي عرب مي خواهيم تا با همدستي رهبرانشان با اسرائيل و آمريكا مخالفت كرده و به خيابان‌ها ريخته و با آنچه در جريان است مخالفت كنند.
حزب الله همچنين از جامعه بين المللي و در رأس آن سازمان ملل و شوراي امنيت خواست تا دست از سكوت خود برداشته و همراهي خود با تجاوزات اسرائيل را خاتمه بخشند.

دولت عراق نيز در بيانيه اي حملات خونين رژيم صهيونيستي به غزه را محكوم كرد و خواستار اتخاذ اقدامات فوري جامعه بين المللي براي توقف اين جنايات شد.
"بان كي مون " دبيركل سازمان ملل هم پس از قتل عام بيش از 350 فلسطيني و مجروح شدن حدود 900نفر از آنان در جريان حملات جنگنده هاي اسرائيلي به غزه سرانجام سكوت خود را شكست و در بيانيه اي ضعيف خواستار توقف خشونت ها در خاورميانه شد.
در بيانيه شوراي امنيت بدون ذكر نام اسرائيل فقط پايان تمام عمليات هاي نظامي درخواست شده است.

اين درحالي است كه كاندوليزا رايس وزير وقت امور خارجه آمريكا نيز ساعاتي پس از حملات هوايي اسرائيل به ساكنان بي دفاع نوار غزه در بيانيه‌اي با حمايت از جنايتهاي صهيونيست‌ها، حماس را محكوم و مسئول اين جنايات دانست.

ميشل سليمان رئيس جمهور لبنان، معمر قذافي رئيس جمهور ليبي، هوگو چاوز رئيس جمهور ونزوئلا، علي عبدالله صالح رئيس جمهور يمن، نيكلا ساركوزي رئيس جمهور فرانسه، رهبر گروه اخوان المسلمون مصر، رئيس جمهور سوريه، مسئول روابط خارجي اتحاديه اروپا، اتحاديه عرب، رهبر جماعت اسلامي پاكستان، دوتن از رهبران برجسته مسلمان روسيه و بسياري ديگر از شخصيتها و انديشمندان جهان عرب، اسلام و جامعه بين المللي جنايات وحشيانه رژيم صهيونيستي عليه مردم مظلوم غزه را محكوم و خواستار توقف آنها شدند.

* خبرگزاري آسوشيتدپرس: حماس شكست‌ناپذير است

در همين حال بسياري از روزنامه ها، شبكه هاي خبري و رسانه هاي جمعي كشورهاي مختلف جهان نيز اين حمله صهيونيستي را از سال 1967 بدين سو بي سابقه دانسته و رژيم هاي عربي به خصوص مصر را شريك اصلي جنايات رژيم صهيونيستي دانستند.
خبرگزاري آسوشيتدپرس اعلام كرد، حماس شكست ناپذير است و به راحتي با بمباران هاي بي سابقه‌اي كه اسرائيل طي دو روز اخير انجام داده نابود نخواهد شد.

روزنامه اينديپندنت در يادداشتي نوشت، حمله اسرائيل به غزه ثابت مي كند كه تل‌آويو به خشونت معتاد شده است.
روزنامه گاردين نيز نوشت، حوادث غزه تكرار قتل عام "ديرياسين "، "صبرا " و " شتيلا "ست و تاريخ از آن به بي رحمي اسرائيل ياد خواهد كرد. اين روزنامه اضافه كرد، حملات اسرائيل فقط باعث قدرتمندتر شدن حماس مي شود.

روزنامه هاي مصر به نشانه همدردي با غزه سياه و سفيد چاپ شدند و وزارت خارجه مصر سفير رژيم صهيونيستي را فرا خواند. در همين حال در كشورهاي مختلف جهان نيز تظاهرات گسترده ضد صهيونيستي برگزار شد.
مردم مصر، سوريه، لبنان، مغرب، سودان، الجزاير، كويت، موريتاني، اردن، تركيه، امارات، عمان، يمن، فلسطين اشغالي، بلژيك، شيلي، آرژانتين، برزيل، ونزوئلا و ديگر كشورهاي جهان خواستار مجازات اسرائيلي ها و توقف حملات آنان شدند.
در مصر مردم با تظاهرات گسترده و شعار مرگ بر حسني مبارك خواستار توقف جنايات صهيونيست ها شدند و پرچم آمريكا و اسرائيل را آتش زدند.

قدرت حماس از 2سال قبل بيشتر شده است


 شبكه الجزيره قطر با تاكيد بر افزايش قدرت دفاعي مقاومت اسلامي فلسطين از دو سال قبل از احتمال غافلگير شدن رژيم صهيونيستي توسط نسل جديد تسليحات مقاومت فلسطين گزارش داد.


  "وائل الدحدوح "‌خبرنگار الجزيره در نوار غزه در گزارشي به تشييع پيكر شهداي ديروز گردان‌هاي القدس شاخه نظامي جنبش جهاد اسلامي فلسطين كه در رويارويي با نظاميان اشغالگر رژيم صهيونيستي به شهادت رسيده بودند،‌پرداخت.
وي افزود: تشييع كنندگان اين مراسم باشكوه كه با تيراندازي فلسطينيان همراه بود؛ انتقام خون شهداي آرمان فلسطين را خواستار شدند و در شعارهاي خود بر اين موضوع تاكيد كردند.
وي افزايش حملات تحريك آميز رژيم صهيونيستي عليه نوار غزه را به مثابه موج جديد حملات عليه فلسطينان خواند و افزود: پيش بيني مي‌شود كه اين حملات صهيونيست‌ها و مقاومت فلسطينان تا چند روز آينده ادامه پيدا كند و ناآرامي صفت غالب اين منطقه خواهد بود.
الدحدوح با بيان اينكه اخيرا همه سخنان مسئولان دولت و ارتش رژيم صهيونيستي از جنگ قريب الوقوع عيله غزه حكايت دارند،‌ افزود: تقريبا همه روزه سخناني مبني بر حمله خونين عيله نوار غزه به منظور سركوب جنبش مقاومت حماس و گردان‌هاي مقاومت از اسرائيل مي‌شنويم. اين در حالي است كه فلسطيني‌ها و حماس اين مواضع را نمونه‌اي از جنگ رواني عليه فلسطينان مي‌دانند.
الدحدوح با بيان اينكه ‌برخي ناظران احتمال آغاز جنگ جديد عليه غزه را بعيد مي‌دانند، گفت:‌اسرائيل به دنبال يك سري اهدافي سياسي است كه از جمله آن مي‌توان به فشار بر جنبش حماس اشاره كرد.
وي افزود: گرچه اسرائيل فكر مي‌كند كه قادر به انجام هر كاري است ولي مرداني در غزه وجود دارند كه بر تغيير معادلات اعتقاد دارند.
اين گزارش حاكي است كه فلسطينان درحالي دومين سالروز حمله رژيم صهيونيستي عليه نوار غزه و ياد شهداي خود را گرامي مي دارند كه نگراني‌هايي مبني بر ارتكاب حماقت جديد از سوي دشمن صهيونيستي را احساس مي‌كنند.
خبرنگار الجزيره با تاكيد بر اينكه قدرت دفاعي مقاومت اسلامي فلسيطين نسبت به دو سال قبل افزايش يافته است، گفت: احتمال دارد هر گونه حمله جديد اسرائيل با غافلگيري‌هايي از سوي مقاومت فلسطين مواجه شود.
وي با اشاره به تاريخ ننگين رژيم صهيونيستي در قتل عام و كشتار بيگناهان گفت: تجربه فلسطينيان با ارتش رژيم صهيونيستي همواره خونين بوده كه اين حملات و بمباران‌ها در جنگ 22 روزه به اوج خود رسيد.

فلسطيني‌اي كه در كنار رزمندگان ايراني مي‌جنگيد



خبرگزاري فارس: ميان عكس‌هايم دلبسته عكسي از يك بسيجي با نام احمد هستم، فلسطيني بود و به عشق امام خود را به جبهه‌هاي حق عليه باطل رسانده بود، احمد از شيعيان مخلصي بود كه سعادت ديدار با او در عمليات نصر هفت نصيبم شد.


به گزارش خبرگزاري فارس، مسعود شجاعي طباطبايي در جديدترين پست وبلاگش« وصيت نامه» مطلبي را قرار داده به نام «خاطرات جنگ به روايت تصوير/ عمليات نصر هفت».
با اينكه وي در توضيحات انتهاي مطلب دودلي خود را به جهت انتشار اين مطلب عنوان كرده اما به قول خود وي: آنان كه نا آگاهانه بلندگوي كريه استكبار مي‌شوند ، وفرياد زشت "نه غزه نه لبنان " را سر مي دهند، آيا مي دانند كه در كربلاي ايران غيور مرداني از فلسطين پا به پاي رزمندگان ما مي جنگيدند...

در ميان عكس هايم دلبسته يك عكس از يك بسيجي با نام احمد هستم، فلسطيني بود و به عشق امام خود را به جبهه هاي حق عليه باطل رسانده بود، احمد از شيعيان مخلصي بود كه سعادت ديدار با او در عمليات نصر هفت نصيبم شد، فارسي كم مي دانست، كلماتي را هم كه مي دانست در عشق به امام و افتخار بسيجي بودن در ركاب امام زمان خلاصه مي شد. هرگاه از امام صحبت ميكرد ، دستش بر روي قلبش جاي مي گرفت و اين نشان يك عشق واقعي بين عاشق و معشوق بود.در طول مسير طولاني كه پياده در دل خاك كردستان عراق به عمق دويست و پنجاه كيلومتر طي كرديم، بارها در كنارش راه رفتم يا نشستم تا از رايحه خوش بودن با يك بسيجي فلسطيني بهره ببرم، يادم است به او مي گفتم كه من هم آرزو دارم به فلسطين بروم، و چقدر آرزوهايمان به هم نزديك بود، احمد فلسطين را در آن زمان در جبهه هاي ما يافته بودو چه زيبا گفته اند: " شرف المكان بالمكين "، اعتبار مكان ها به انسان هايي است كه در آن زندگي مي كنند و چه زيبا مي توان اين دو وادي را در جايگاه عشق به معبود با هم مقايسه كرد، فضاهايي كه تنها با شهدا معنا مي شوند . احمد مثل بچه هاي بسيجي خودمان عاشق بود، گرچه بسيار جوان بود اما چه روشن دريافته بود كه اين عشق در جبهه هاي ما ظهور كرده است. احمد انسي عجيب با امام داشت. اي امام تو را با خدا چه عهدي بود كه از اين چنين كرامتي برخوردار شدي كه عاشقانت از دورترين مكانها به دنبال تو مي آيند، حالا كه مي انديشم ،مي بينم زمان، بستر جاري عشق است تا انسان ها را در خود به خدا برساند و حقيقت تمام آنچه در زمان حدوث مي يابد باقي است. جبهه چه در ايران يا فلسطين حرم رازبا خداست و پاسداران اين حريم شهدايند؛ شهدايي كه در آن چشم مكاشفه بر جهان غيب گشودند؛ شهدايي كه همسفران عرشي امام بودند و اكنون ميزبان اويند. هنوز نجواي حزن انگيز زيباي شعرعربي احمد در درونم طنين انداز است ، نجوايي كه با اسم امام خميني و كربلا كامل مي شد. او براي من همچون بسيجيان ديگر، سربازي بود كه قلعه عشق را فتح كرده بود. اصلا جبهه ما و فلسطين قطعه هايي از خاك كربلايند،هر كه مي خواهد كربلا را بشناسد بايد حقيقتي را كه شهداي ما دريافته بودند را دريابدكه در زمانه ما در حقيقتي به نام امام خميني (ره) جاري شده بود، يادم است احمد مي گفت هنوز امام را نديده است ،اما مطمئنم از عطر امام سرشار بودو بقايش را نيز به بقاي امامش وابسته مي ديد.
پ .ن.

1-مدت ها بود دودل بودم كه اين مطلب را در وسعت كوچك وبلاگم بگذارم يا نه، اما به نظرم رسيد آنانكه نا آگاهانه بلندگوي كريه استكبار مي شوند ، وفرياد زشت "نه غزه نه لبنان " را سر مي دهند، آيا مي دانند كه در كربلاي ايران غيور مرداني از فلسطين پا به پاي رزمندگان ما مي جنگيدند، از خدا مي خواهم اين مفهوم را كه تنها در عشق به ولايت جاري و ساري مي شود در دل آنها نيز روشن كند. هر چند دشمنان زخم خورده اين نظام سخت در تلاشند تا دلها را از عشق جدا كنند.

2- شهيد بزرگ آويني چه زيبا گفت: " من و تو مرده ايم . يادآوران در جست وجوي گمگشته خويش به اردوگاه كرخه مي روند . شعرشان اگر چه بس مغموم مي نمايد ، اما شعر مستي است . آنان را كه مي خواهند با نظر روانكاوانه در اين سرمستان ميكده عشق بنگرند هشدار باد كه مبادا نشاني از يأس در آنان بجويند . يأس از جنود شيطان است واينان وارسته اند از آن جهاني كه در سيطره شياطين است . كرخه خرابات است واينان خراباتيانند و گريه ، آبي است بر دل هاي سوخته شان . گريه اوج سرمستي است و اگر امروز روزگار فاش گفتن اسرار است ، بگذار اينان نيز فاش بگريند . امام كو كه به تماشاي رهروان خويش بنشيند ؟ "

3-گل واژه هاي اين مطلب از شهيد بزرگ آويني است.

ويژه‌نامه سي سالگي دفاع مقدس در خبرگزاري فارس

گروه‌هاي فلسطيني به دولت منتخب حماس مي‌پيوندند



 مشاور سياسي دولت حماس اعلام كرد در راستاي ترميم كابينه دولت موضوع پيوستن گروه‌هاي فلسطيني به كابينه در رايزني‌ با نمايندگان اين گروه‌ها مطرح مي‌شود.


  به نقل از روزنامه فرامنطقه‌اي "القدس العربي "، "يوسف رزقه " مشاور سياسي دولت منتخب فلسطين امروز در اظهاراتي راديويي گفت: كميته ويژه‌اي كه دولت قانوني فلسطين تشكيل داد با نمايندگان همه گروه‌ها و شخصيت‌هاي مستقل فلسطيني ديدار خواهد كرد تا پيشنهاد پيوستن آنها به تركيب كابينه دولت را ارائه دهد.
وي افزود: اين اقدام در راستاي تحقق شراكت در مرحله آتي در سايه تهديدهاي رژيم صهيونيستي و تشديد حملات نظامي و خطراتي است كه قضيه فلسطين با آن روبه‌رو است.
اين مقام دولت حماس گفت: ماهيت تركيب دولت جديد و حجم وزارتخانه‌هايي كه شامل ترميم كابينه مي‌شوند در كنار نسبت مشاركت گروه‌ها در تركيب دولت، منوط به نتايج رايزني‌ها و جوابي است كه گروه‌هاي فلسطيني در جريان رايزني‌ با آنها بيان دارند.
يوسف رزقه تاكيد كرد طرح ترميم كابينه دولت تاثير منفي بر تحقق آشتي ملي فلسطين نخواهد داشت و تحقق شراكت و اتحاد در مقابله با چالش‌ها نشانه وحدت ملي است نه بالعكس.

اولین دقایق حمله فرضی آمریکا و اسرائیل به ایران به روایت یک آمریکایی

توضیح: مطلب زیر تحلیل سپهبد داگلاس هرمان ، بازنشسته ی نیروی هوایی و عضو ستاد مشترک ارتش آمریکا، که در آدرس زیر متن انگلیسی مطلب را میتوانید مشاهده نمایید.

http://www.rense.com/general69/dayone.htm

        البته فکر می کنم نویسنده کاملا در جریان جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه حزب الله لبنان و سید حسن و شجاعان شهيدي چون مغنيه که فقط متاثر از روحیه ایرانیان هستند نبوده وگرنه قسمتهای اولیه جنگ خيالي خود را اصلاح می کرد و به تشریح صحنه های تخیلی فیلم های هالیوود، که عموما از سربازان آمریکایی قدرتی ماوراء قدرت سایر انسانها می سازند، نمی پرداخت. ولي در مجموع تحلیلی جالب بوده که ارزش خواندن دارد. 

     

ادامه نوشته

اسرائیلی و سوسک

اگر یک سوسک در فنجان قهوه یک انگلیسی، برزیلی ،‌ ‌ایرانی، چینی و اسراییلی بیافتد واکنش آنها چه خواهد بود؟

- انگلیسی ... فنجان را به خیابان پرتاب می کند و کافه را ترک می کند. 

-  برزیلی ... حشره را خارج می کند و قهوه اش را سر می کشد.

- ایرانی... درخواست تعويض قهوه را مي دهد.

- چینی ... حشره و قهوه را با هم نوش جان مي كند!!

- ولی مرد اسرائیلی ... :

اسرائيل صهيونيسم

 ۰- ابتدا قبل از هر اقدامی همانجا سوسک را سر چنگال می زند. فندکش را روشن می کند. سوسک را کباب می کند. از آن عکس می گیرد. با فتوشاپ تغییرش می دهد عکسها را به رابرت مرداخ می دهد تا در عالم پخش کند و بعد:

۱- قهوه را به انگلیسی می فروشد و حشره را به چینی.

۲- حماس و حزب الله و سوریه و ایران را متهم می کند که جنگ میکروبی با سلاحهای جدید به راه انداخته اند .

3- در تمام رسانه ها شیون و زاری می زند که امنیتش در خطر است .
 
4-  به «کولی بازی» و « ننه من غریبم بازي» درباره شکنجه یهودیان و  هولوکاست و  زیر پا گذاشتن حقوق یهودیان در تاریخ خواهد پرداخت.

5- از رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تعهد خواهد گرفت که به مردم خود بگوید از انداختن حشره در قهوه  شهرک نشینان دست بردارند و دیوار حائل در اطراف تمام قهوه خانه هایش احداث خواهد نمود.

6- کرانه باختری و نوار غزه را بار دیگر اشغال می کند و با بولدوزر به جان باغها و خانه های فلسطینیان می افتد و آب و برق را قطع می کند و هر فلسطینیي را که ببیند به او شلیک می کند .
7- از آمریکا درخواست کمک نظامی فوری و يك وام چند میلیارد دلاری بلاعوض می کند تا یک فنجان قهوه دیگر سفارش دهد.

8- از آمریکا و انگلیس می خواهد تا در شورای امنیت تصویب کنند که قهوه چی های دنیا مجبور شوند تا به عنوان غرامت و خسارت این عمل یهودستیزانه تا پایان قرن يك دهم فروش قهوه خود را به یهودیان بدهند.

9- سرانجام و نه به عنوان آخرین اقدام، تمام دنیا را متهم می کند که چرا فقط ایستادند و نگاه کردند و برای مصیبت او اندوهگین نشده و زار نزدند.....

اسرائيل
 صهيونيسم

انتقال 8 هزار اتيوپيايي به اراضي اشغالي توسط صهيونيست‌ها


 رژيم صهيونيستي با انتقال 8 هزار اتيوپيايي داراي اصليت يهودي به سرزمين‌هاي اشغالي موافقت كرد.


 خبرگزاري فرانسه، "بنيامين نتانياهو "، نخست وزير رژيم صهيونيستي در نشست هفتگي كابينه اين رژيم گفت: حدود 8 هزار نفر از يهوديان اتيوپي در شرايط معيشتي بسيار سختي به سر مي‌برند و ما به عنوان يهوديان وظيفه خود مي‌دانيم كه براي آنها راه حلي بيابيم.
رژيم صهيونيستي از سال 1984 بر اساس "قانون بازگشت " كه به همه يهوديان حق شهروندي مي‌دهد، پذيرش يهوديان فلاشا را از اتيوپي آغاز كرد و اين روند در سال 1991 به اوج خود رسيد.
تصميم روز گذشته كابينه رژيم صهيونيستي مربوط به گروه "فلاشا مورا " مي‌شود كه يهودي محسوب نمي‌شوند و بر اساس قانون حق بازگشت ندارند.
فلاشا مورا از نسل يهوديان اتيوپي هستند كه طي قرن‌هاي 18 و 19 ميلادي به مسيحيت روي آوردند اما بيشتر آنها از نزديكان يهوديان اتيوپيايي مقيم سرزمين‌هاي اشغالي هستند.
بر اساس مصوبه كابينه رژيم صهيونيستي 600 نفر از يهوديان فلاشا مورا در ماه‌هاي اول اجراي اين قانون به سرزمين هاي اشغالي مي آيند و پس از آن هر ماه 200 نفر وارد اراضي اشغالي مي شوند و طي مدت 3 سال همه آنها به سرزمين اشغالي انتقاد داده مي‌شوند.

شهرك سازي رژيم صهيونيستي

شهرك سازي هميشه يكي از اصول راهبردي رژيم صهيونيستي بوده و هست و به اعتقاد بن گوريون، بنيانگذار و اولين نخست وزير اين رژيم يكي از فاكتورهاي سه گانه تشكيل دهنده "اسرائيل " به شمار مي رود.
رژيم صهيونيستي در 40سال گذشته برخلاف قطعنامه‌هاي بين‌المللي و طرح و نقشه‌هاي صلح، با كوچ اجباري فلسطينيان ساكن كرانه‌ي باختري به ويژه پيرامون قدس، ي 190شهرك در اين منطقه ساخته و نزديك به 400هزار صهيونيست را در آنها، جا داده است.
مطابق تازه‌ترين گزارش سازمان آمار مركزي رژيم صهيونيستي ، روند شهرك سازي و اسكان يهوديان در كرانه‌ي باختري در سال 2007ميلادي ي ي/ييدرصد نسبت به سال پيش از آن، افزايش داشته است.
"ديويد بن گوريون " اولين نخست‌وزير رژيم صهيونيستي پس از اشغال بخش‌هاي گسترده‌يي از سرزمين فلسطين در سال ي 1948ميلادي و آواره كردن هزاران فلسطيني گفته است: " اسراييل نيازمند جمعيت بيشتر است ".
با توجه به نقش برجسته‌ي بن گوريون در پيدايش و بقاي رژيم اشغالگر قدس، ايده‌ها و برنامه‌هاي او نقش محوري در هدايت سياست‌هاي كلان اين رژيم و طرح هاي مقام‌هاي تل‌اويو براي يهودي ساختن سرزمين فلسطين داشته و دارد.
اقدام نخست وزيران پس از او از جمله "ايهود اولمرت " و "آريل شارون " در كشاندن مهاجران يهودي از نقاط مختلف جهان به فلسطين، ساختن شهرك‌هاي جديد، آماده كردن واحدهاي مسكوني و تسهيلات رفاهي و آموزشي براي آنان، كوچاندن فلسطيني‌ها و جلوگيري از بازگشت پناهندگان در چارچوب ايده و طرح افزايش جمعيت يهوديان در فلسطين، مي‌گنجد.
اولمرت و ديگر گردانندگان رژيم صهيونيستي همواره معتقد به تقويت جمعيت و توان نظامي تل آويو و نمايش آن در نشست‌ها، جنگ‌ها و درگيري‌هاي اين رژيم با اعراب بوده و هستند تا از اين راه، رقيب دچار شكست شود و هدف رژيم صهيونيستي و منافع آن تحقق يابد.
صهيونيست‌ها در رويارويي با فلسطينيان نيز همواره اعتقاد به لزوم برتري جمعيتي خود داشته‌اند و به همين دليل صدها هزار يهودي را به فلسطين انتقال داده‌اند و ميليون‌ها فلسطيني را آواره و سرگردان كرده‌اند.با توجه به جايگاه راهبردي شهرك سازي در سياست هاي اشغالگرانه صهيونيسم لازم است تا فعاليت هاي شهرك سازي رژيم صهيونيستي در اراضي اشغالي فلسطين مورد تحليل و بررسي قرار گيرد كه در اين مقاله سعي شده به امر يعني شهرك سازي و اسكان صهيونيست ها در مناطق فلسطيني پرداخته شود .

*الف)فلسفه و خاستگاه فكري شهرك سازي از منظر صهيونيسم

به طور كلي، شهرك سازي و اسكان يهوديان در فلسطين بازتاب تفكر راهبردي صهيونيسم است كه با بيرون كردن فلسطينيان به بهانه هاي گوناگون و ادعاهاي دروغين ديني و تاريخي، ترويج شعار "سرزمين بدون ملت براي ملت بدون سرزمين " و جمع كردن شمار زيادي از يهوديان پراكنده در سراسر جهان و جايگزين كردن آنها به جاي عرب ها صورت مي پذيرد ؛ البته هدف نهايي از اين اقدامات برپا كردن يك كشور يهودي در منطقه عربي است و از آنجايي كه فلسطين از موقعيتي استراتژيك در اين منطقه بهره مند است، به طور مشخص اين سرزمين انتخاب شده است.
زمان ظهور انديشه اسكان يهوديان در فلسطين با پيدايش جنبش اصلاحات ديني مارتين لوتر در اروپا پيوند خورده است ؛ به گونه اي كه طرفداران فرقه جديد پروتستان شروع به ترويج اين عقيده كردند كه قوم يهود جزئي از بافت تمدني غرب نيستند تا هر حقوق و وظايفي كه غربي ها دارند، يهوديان نيز داشته باشند. به نظر هواداران مكتب پروتستانيزم تنها يهوديان قوم برگزيده خدا هستند و سرزمين مقدس آنها فلسطين است كه بايد بدان بازگردند و اولين گامي كه در اين زمينه برداشته شد، اقدام نام اوليگر پولي تاجر دانماركي بود. وي در سال 1695 ميلادي طرح اسكان يهوديان را آماده و به پادشاهان وقت اروپا ارائه داد. در سال 1799 ميلادي ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه، اولين كسي بود كه تأسيس كشور يهود در فلسطين را طي لشكركشي (معروف اش) به مصر و سوريه پيشنهاد داد. اروپا با اهداف استعماري خود مبني بر تجزيه و تقسيم مناطق تحت كنترل دولت عثماني كه اروپاييان از آن به عنوان "مسئله مشرق زمين " ياد مي كردند، در صدد بهره برداري از جو حاكم سياسي به سود خود بود ؛ لذا از قرن نوزدهم فعاليت هاي تبليغاتي كه خاستگاه شان اروپا بود، در راستاي طرح اسكان يهوديان شدت گرفت. مسؤوليت اين تبليغات را چند تن از رهبران يهودي و غيريهودي برعهده گرفتند. از جمله افرادي كه به اين امر مبادرت ورزيدند، لرد شاتسبوري بود كه به حل مسئله مشرق زمين از طريق استعمار فلسطين توسط يهوديان با كمك ابرقدرتها روي آورد. لرد پالمرستون (1784- 1856) نيز كه چنين مناصب سياسي از جمله وزارت امورخارجه و سپس نخست وزيري انگلستان را در آن زمان عهده دار شد، همزمان با تأسيس اولين كنسولگري در بيت المقدس در سال 1838 دستور پشتيباني رسمي از يهوديان ساكن فلسطين را ابلاغ كرد. وي از سفير انگلستان در قسطنطنيه خواست كه پادشاه عثماني را راضي سازد تا به يهوديان اجازه مهاجرت به فلسطين را بدهد.
جنبش صهيونيسم پس از آنكه در نيمه دوم قرن نوزدهم به عنوان يك جنبش سياسي و علمي كار خود را آغاز كرد، تلاش خود را صرف حاكميت بر فلسطين متمركز كرد. از چهره هاي فعال اين جنبش مي توان به لورنس اوليفنت (1820- 1888) از اعضاي مجلس قانونگذاري بريتانيا و عضو هيات ديپلماتيك انگلستان در فلسطين اشاره كرد. او عقيده داشت يهوديان با سكونت در فلسطين بايد از تمدن غرب جدا شوند. ضمن اينكه ورود يهوديان به فلسطين به منزله عاملي نجات بخش براي دولت عثماني بود تا بتواند از زير بار مشكلات اقتصادي قامت راست كند ؛ زيرا يهوديان در امور اقتصادي از هوش و ذكاوت بالايي برخوردار بودند. اوليفنت با اين ديدگاه در سال 1880 كتابي تحت عنوان سرزمين گلعاد منتشر كرد. او در اين كتاب ساخت شهركي يهودي نشين در غرب اردن (شمال بحرالميت) را پيشنهاد كرد ؛ البته بر اساس اعتقاد اوليفنت بايد اين شهرك تحت كنترل و حاكميت عثماني ها و حمايت انگليسي ها قرار مي گرفت. نويسنده كتاب سرزمين گلعاد در ادامه بر ضرورت حمايت از حضور استعماري يهوديان در فلسطين تاكيد داشت و معتقد بود كه اين كار را بايد از طريق ايجاد شهرك هاي صهيونيست نشين جديد و نيز كمك به ساكنان شهرك هاي احداث شده امكان پذير است.
به جز لورنس اوليفانت تعداد بسياري از رهبران يهود در قرن نوزدهم ميلادي در راستاي طرح هاي شهرك سازي و اسكان يهوديان در فلسطين تلاش كردند. به عنوان مثال مونتفيوري (1784- 1885) كوشيد تا 200 روستاي حاشيه الخليل را به مدت 50 سال در برابر واگذاري 10درصد - 20درصد توليد محصولات آنها اجاره كند ؛ اما اين دسيسه وي با ممانعت حاكم وقت شام روبرو شد و نتيجه اي به دنبال نداشت. مونتفيوري بعد از اين ناكامي به پادشاه دولت عثماني روي آورد تا موافقت او را جهت خريد چند قطعه زمين نزديك بيت المقدس و يافا و اسكان گروهي از خانواده هاي يهودي در اين زمين ها به دست آورد ؛ ولي با وجود كسب موافقت، موفق به اجراي طرحش نشد.
وليام هيشرنيز تلاش زيادي در جمع آوري و ارسال كمك هاي مالي به گروه هاي صهيونيستي براي تشويق شهرك سازي در فلسطين با كمك انگلستان انجام داد. اتحاديه جهاني صهيونيسم موسوم به آليانس كه در سال 1860 تأسيس شد، 2340000 دونم زمين را به مدت 99 سال اجاره كرد كه در اين مساحت با حمايت بارون روچيلد يك آموزشگاه كشاورزي را به منظور آموزش كشاورزي به يهوديان (و كار در اين زمينها) احداث كرد.
در سال 1878 گروهي از يهوديان اقدام به خريد 3375 متر مربع از اراضي روستاي ملبس را خريداري نمودند و آنها را به نام سلومون اتريشي نامگذاري كردند. اين چنين بود كه اقدامات يهوديان در جهت دست اندازي براراضي فلسطينيان تا سال 1881ادامه يافت يعني همان سالي كه به اعتقاد "والتر لاكور " مورخ يهودي، تاريخ رسمي آغاز اسكان مهاجران يهودي در فلسطين است. حدود 3000 هزار يهودي از اقصي نقاط اروپاي شرقي به فلسطين مهاجرت كردند و طي برهه اي از سال هاي 1882 تا 1884 توانستند چند شهرك صهيونيست نشين را احداث كنند. بعد از آن دست اندازي به اراضي فلسطيني به شكل هاي گوناگون مثل: خريد يا اجاره بلند مدت ادامه يافت. در اين بين برخي موسسات يهودي نيز براي تصاحب اراضي فلسطيني شكل گرفت كه از آن جمله مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:

1ـ موسسه پيكا كه موسس آن روچيلد بود
2 ـ آژانس بين المللي يهود كه به دنبال اولين كنفرانس بين المللي صهيونيسم در سال 1897 تشكيل شد.
3ـ صندوق ملي يهوديان "كارن كايمت "
4ـ صندوق يهودي تاسيس "كارن هايسود "
5ـ شركت انگليسي فلسطيني

*ب)روند تاريخي مراحل شهرك سازي صهيونيسم دراراضي فلسطيني:

شروع فعاليت اين سازمان ها و موسسات به بعد از جنگ جهاني اول باز مي گردد به ويژه بعد از آنكه سازمان جهاني صهيونيسم [با تلاش خود] توانست باعث انتشار بيانيه مشهور بالفور در سال 1917 شود كه مبتني بر تشكيل يك ميهن قومي براي يهوديان در فلسطين و قيموميت انگليس بر اين كشور بود. ضمنا اقدامات دولت انگليسي حاكم بر فلسطين نقش موثري در كمك به يهوديان براي سيطره بر اراضي فلسطينيان داشت كه از جمله آن اقدامات مي توان به تبديل زمينهاي دولتي به زمينهاي غير دولتي و وضع قوانيني اشاره كرد كه مربوط به املاك و مستغلاتي با صاحبان غايب بود. صهيونيست ها به وسيله اينگونه تبصره ها و قوانين حدود207000متر مربع زمين را بعد از تشكيل كشور اسراييل به چنگ آوردند. موسسات يهودي فعال در زمينه خريد زمين، خواستار اين بودند كه اراضي اشغال شده درمناطقي دور از هم قرار داشته باشند تا امكان توسيع كشور يهود تسهيل شود.
ساخت شهرك هاي صهيونيست نشين تا اواخر قرن 19شكل منسجمي نداشتند تا اينكه در سال 1878 گروهي از يهوديان ساكن قدس اقدام به تاسيس شهرك بتاح تكفا نمودند. در سال 1882 سه شهرك صهيونيست نشين ديگر نيز به نام هاي ريشون ليتسيون، زخرون يعقوب و روش يبنا احداث شدند و به دنبال آن 2 شهرك ديگر موسوم به هماليه و اورون در سال 1883تاسيس گشت. شهرك جديرا در سال1884و شهرك رهوبوت و مشمار هارون نيز بنا شدند.
بعد از تشكيل دومين كنگره بين المللي صهيونيسم در سال 1898، قانوني به تصويب اين كنگره رسيد كه تمامي مسائل مربوط به امور شهرك سازي به سازمان جهاني صهيونيسم سپرده شد.
سازمان مذكور در حالي مسئوليت شهرك سازي را به عهده گرفت كه تعداد شهركهاي زراعي صهيونيستي به 22 مورد و اراضي وابسته آن نيز 200 هزار دونم بود كه بعد از پايان جنگ جهاني اول اين رقم به 418000 دونم افزايش يافت.از اين زمان به بعد پروسه جديدي در روند شهرك سازي يهوديان در فلسطين آغاز شد به طوري كه تمام تلاش هاي كنگره هاي بين المللي صهيونيسم از كنگره اول گرفته تا به بعد در راستاي عملي كردن برنامه ها و اصولي بود كه در سال 1897، در اولين كنگره صهيونيسم در بال سوئيس به تصويب رسيده بود. اين برنامه ها متضمن موضوعات ذيل مي باشد :

* تلاش در جهت استعمار فلسطين از طريق كارگران يهودي دو بخش كشاورزي و صنعت كه بايد بر اساس چارچوب هاي مناسب صورت گيرد.
*تقويت گرايش هاي يهودي و افزايش آگاهي قومي يهود
*اتخاذ تدابير لازم جهت جلب موافقت ديگران ؛ اين اقدام در نوع خود يك ضرورت براي تحقق اهداف صهيونيسم به شمار مي رود

دست اندازي به زمين هاي فلسطينيان بنيان و پايه فلسفه اي است كه صهيونيسم جهاني از زمان ظهور انديشه اسكان يهوديان در فلسطين و همچنين تشكيل اسرائيل بر اساس آن عمل مي كند.
عمليات اشغالگري با تغيير در بافت جمعيتي همراه بود. هر گاه بخشي از اراضي فلسطيني به اشغال صهيونيست ها در مي آمد، يهوديان از اقصي نقاط عالم به منطقه اشغال شده منتقل مي شدند تا اينكه جايگزين ساكنان فلسطيني منطقه شوند.
فلسطين شاهد 5 موج مهاجرت يهوديان بود كه به دنبال بحران هاي مستمر سياسي (اواخر قرن 19 تا زمان جنگ جهاني دوم) صورت گرفت.
موج اول بين سال هاي 1882 ـ 1903 بود كه مهاجرت 10000 يهودي روسي را به همراه داشت. دليل اين مهاجرت نيز فرار از عواقب ترور تزار روس و رنج هايي بود كه يهوديان در اين كشور متحمل مي شدند.
بين سال هاي 1904 ـ 1918 موج دوم مهاجرت يهوديان به فلسطين به وقوع پيوست كه طي آن تعداد 85000 يهودي به اين كشور مهاجرت كردند.
موج سوم در سال هاي 1919 ـ 1923 يعني بعد از انقلاب بلشويك ها در روسيه به وقوع پيوست كه طي آن 35000 نفر به فلسطين مهاجرت كردند.
سپس موج چهارم در بين سال هاي 1924 ـ 1932 فرا رسيد كه طي آن 62000 مهاجر يهودي به دنبال اقدام آمريكا در تصويب قانوني كه مهاجرت به اين كشور را محدود مي كرد، راهي فلسطين شدند.
موج پنجم ميان سال هاي 1933 تا 1938 امتداد داشت كه طي آن عدد مهاجرين به 164 هزار نفر رسيد كه متعاقب اخراج يهوديان از اردوگاه هاي محل سكونت شان بود. به موازات دوره موج پنجم، مهاجرت مخفيانه يهوديان شرقي يا همان سفارديم ها از يمن، اتيوپي، شمال آفريقا، تركيه و ايران در دهه 40 آغاز شد. مخفيانه بودن اين امر به خاطر محدوديتي بود كه انگليسي ها ـ براي نزديك شدن هر چه بيشتر به عرب ها ـ در زمينه مهاجرت يهوديان اعمال كرده بودند و استمداد از آنها در خلال جنگ جهاني دوم صورت پذيرفت.
تا سال 1948مجموع مهاجرين يهودي به 650000 نفر مي رسيد. بعد از تشكيل "اسرائيل " مقامات صهيونيستي شروع به تشويق يهوديان براي مهاجرت به فلسطين كردند و براي تحقق اين هدف نيز قوانيني چند وضع كردند كه باعث تشويق مهاجران يهودي مي شد. از جمله اين قوانين مي توان به قانون بازگشت (1950)، قانون اعطاي تابعيت اسرائيلي به يهوديان (1952) و غيره اشاره كرد كه در نهايت به افزايش تعداد مهاجران يهودي در سال هاي 1948 تا 1967 شد.
شهرك سازي در فلسطين چهار مرحله را پشت سر گذاشته است و در حال حاضر ما در مرحله پنجم و آخرين مرحله از شهرك سازي هستيم.
* مرحله اول پس از شكست محمد علي پاشا و برگزاري كنفرانس لندن در سال 1840م آغاز و تا سال 1882م ادامه يافت. اولين تلاش هاي يهوديان جهت شهرك سازي در اين دوره صورت گرفت ؛ اما اين اقدامات به دليل عدم تمايل يهوديان براي مهاجرت به فلسطين با شكست مواجه شود و ثمره اي در بر نداشت و از فعال ترين چهره هاي صهيونيست ها در اين دوره مي توان به لورد شافتسبوري، لورد بالمرستون و مونتيفوري اشاره كرد.
*مرحله دوم از سال 1882 آغاز و تا سال 1920 يعني اوايل سلطه انگليس بر فلسطين ادامه يافت. در اين مرحله اقدامات شهرك سازي رسما آغاز شد. موج هاي اول و دوم مهاجرت يهوديان به فلسطين به ويژه از اروپاي شرقي و روسيه در اين مرحله صورت پذيرفت. از ويژگي هاي بارز اين مرحله برپايي كنفرانس هاي جهاني صهيونيسم است كه در نهايت تأسيس سازمان جهاني صهيونيسم را به دنبال داشت. لورنس اوليفانت، وروچيلد و هرتزل از چهره هاي برجسته اين دوره مي باشند.
*مرحله سوم كه طي آن فلسطين تحت قيوميت انگليس قرار گرفت،موج مهاجرت يهوديان افزايش يافت ؛ به طوري كه موج سوم، چهارم و پنجم مهاجرت يهوديان به خاك فلسطين آغاز شد و يهوديان به شكل گسترده اي دست به تصاحب و تصرف اراضي فلسطين زدند.
*مرحله چهارم همزمان با اعلام شكل گيري "اسرائيل " آغاز شد كه تا سال 1967م ادامه يافت و صهيونيست ها توانستند بخش عظيمي از اراضي فلسطين را تحت نفوذ خود درآورند و يهوديان گسيل شده به فلسطين را گرد هم آورند.
تشكيل رژيم صهيونيستي در 77درصد از مساحت خاك فلسطين در سال 1948م نتيجه تلاش هاي صهيونيست ها با حمايت نيروي استعمارگر كه عامل پشت پرده محسوب مي شدند، بود و اين امر اين امكان را براي صهيونيست ها فراهم كرد تا بعد از مدت ها درگيري و كشتار و تخريب شهرها و روستاها، به بيرون راندن فلسطينيان از سرزمينشان اقدام كنند و آنها به صورت آوارگاني پناهنده در كشورهاي عرب همسايه خود و در اردوگاه هايي كه فاقد امكانات اوليه زندگي بودند، به سر برند. علي رغم صدور قطعنامه هاي بين المللي كه بر لزوم بازگشت آوارگان فلسطيني به سرزمينشان تاكيد دارد، روز به روز مهاجرت يهوديان بيشتر مي شود و يهوديان از سر تا سر عالم به فلسطين مهاجرت مي كنند. اين امر همچنان تا جنگ ژوئن 1976 ادامه يافت. از مهمترين نتايج سلطه همه جانبه رژيم صهيونيست بر اراضي فلسطين پس از تصاحب كرانه باختري تصرف قدس و نوار غزه است كه فرصت مناسبي براي ادامه برنامه هاي صهيونيستي در جهت يهودي سازي فلسطين است.
*ما معتقد هستيم كه قرن نوزدهم آغاز مرحله پنجم جهت شهرك سازي در فلسطين به شمار مي رود و اين امر تا امروز نيز همچنان ادامه دارد و اين امر، نتيجه سلطه همه جانبه رژيم صهيونيستي بر اراضي فلسطين است.

*ج)اهميت سياسي - امنيتي شهرك سازي در استراتژي اشغالگري صهيونيسم :
در پرتو بررسي نحوه تقسيم بندي جغرافيايي شهرك هاي يهودي نشين كرانه باختري و نوار غزه مشخص مي شود كه صهيونيسم بر اساس برنامه اي حساب شده و سنجيده دست به احداث آنها زده است و قبل از اينكه به اين اقدام همت گمارد مسائل زير را بررسي كرده است:

1 ـمصادره و اشغال تدريجي مناطق فلسطيني با هدف تخليه فلسطينيان از اين مكان ها
2 ـ تجزيه و هضم مناطق فلسطيني در شهرك هاي صهيونيست نشين با هدف ازبين بردن مرزها ي تعيين شده در توافقات
3- توسعه شهرك سازي در مناطق فلسيني كرانه باختري و نوار غزه در جهت يهودي سازي فلسطين
4 ـ ايجاد تغييرات در بافت جغرافيايي اراضي فلسطيني جهت بهبود و افزايش برتري موقعيت استراتژيك مناطق صهيونيست نشين
5-تغير بافت جمعيتي در مناطق فلسطيني به منظور برتري جمعيتي يهوديان
6ـگسترش شهرك هاي صهيونيستي در مناطق فلسطيني به منظور مصادره منابع آبي، زراعي و كشاورزي فلسطيني جهت كاهش درآمد فلسطينيان و توسعه اقتصادي صهيونيست نشين ها
7ـ ايجاد جبهه اي از شهرك هاي صهيونيست نشين در اراضي فلسطيني جهت جلوگيري و كنترل اقدامات و فعاليت هاي مبارزاتي فلسطينيان
8-تجزيه اراضي فلسطيني و قطع ارتباط مناطق فلسطيني با يكديگر
9 ـ جدا سازي شمال كرانه باختري از جنوب آن و كنترل رفت و آمد فلسطينيان بين شمال كرانه باختري و جنوب آن

رژيم صهيونيستي قبل از احداث اين شهرك ها مناطقي را كه قصد داشت در آنها اقدام به شهرك سازي كند كاملا از نظر شرايط آب و هوايي، نوع خاك، منابع آبي، گياهان طبيعي، حيات حيوانات و وضعيت كشاورزي كاملا مي سنجيد.
اين رژيم همچنين اين شهرك ها را به نوعي تحت حمايت قرار مي داد. به گونه اي كه سران تل آويو در تاريخ 13/12/1996 دستور دادند كه بايد شهرك هاي صهيونيست نشين به مناطق با اهميت ملي مبدل شوند. اين اقدام سران تل آويو بيانگر اهميت سياسي و امنيتي اين شهرك ها است.
عده اي از صهيونيست ها شهرك ها را فاقد اهميت امنيتي مي دانند با اين ادعا كه اين شهرك ها نمي توانند پايان دهنده جنگ و درگيري باشند؛ چرا كه اين ارتش است كه به جنگ پايان مي دهد. در اين ميان عده اي نيز بر اهميت امنيتي اين شهرك ها تأكيد مي كنند و بر اين باور هستند كه شهرك نشينان به هنگام وقوع جنگ مجبور مي شوند از خانه و كاشانه شان دفاع كنند و فارغ از اين مسئله شمار زيادي از ساكنان شهرك هاي صهيونيست نشين فارغ التحصيلان يگان هاي ويژه يا ارتش هستند. صاحبان اين تفكر بر اين باورند كه نبايد به بسيج عمومي و هشدار سريع تكيه كرد، بلكه بايد يك جبهه اي از شهرك هاي يهودي را جهت جلوگيري از هر گونه حمله فلسطينيان ايجاد كرد.
اين اقدام در حالي صورت مي گيرد كه بسياري از صهيونيست ها درباره اهميت سياسي شهرك ها اتفاق نظر دارند، زيرا كه اين شهرك ها در تثبيت واقعيت موجود نقش بسزايي دارند و همچنين اين شهرك هاي مي توانند در تغيير مرزها در مذاكرات آتي نقش مؤثري ايفا كنند.
اما نقش عمده اي كه اين شهرك ها ايفا مي كنند جداسازي مناطق فلسطيني از يكديگر و جلوگيري از ارتباط جغرافيايي آنها و و ممانعت از شكل گيري يك كشور مستقل فلسطيني در آينده است.
هر چند كه نگاه صهيونيست ها نسبت به اهميت شهرك هاي صهيونيستي فرق دارد و هر چند كه مي دانيم در اثر پيشرفت فناوري تسليحاتي كاخ نظريه مرزهاي امن نزد آنان فرو ريخته است، اما از منظر اسرائيل شهرك ها اهميت سياسي و امنيتي خود را از دست نخواهد داد؛ چرا كه درگيري هاي فلسطينيان با رژيم صهيونيستي بر سر سرزمين و موجوديت است و به همين خاطر اين شهرك ها نقش عملي و كاربردي در سلطه بر سرزمين ما و مقدسات ما ايفا مي كنند و به همين خاطر ايده شهرك سازي در اذهان سردمداران تل آويو جوانه زد و اين بررسي ها و مطالعات سنجده و برنامه ريزي شده بدان خاطر بود تا اين شهرك ها نقش روزمره خود را در تجزيه اراضي فلسطين و قطع ارتباط آنها ايفا كنند و اين امر باعث شده تا تجاوزهاي شهرك نشينان نسبت به شهروندان فلسطيني افزايش يابد و ايست هاي بازرسي در طول راه هاي اصلي و نزديك به شهرك ها گواهي بر اين مدعاست.

*د)تاكتيك هاي صهيونيسي براي توسعه شهرك سازي در فلسطين اشغالي :
1)ساخت ديوار امنيتي حايل :

"ديوار امنيتي حايل " حلقه اي جديد از رشته تجاوزات اشغالگران صهيونيست به مردم فلسطين به شمار مي رود كه مشكلات آنان را بغرنج تر و قساوت محاصره را دو چندان مي سازد و تأثيري منفي بر زندگي روزمره صدها هزار تن از فلسطينيان بر جاي مي گذارد و آنها را به اسرايي در محلات و مجتمعهاي پراكنده بدل مي سازد كه خروج و ورودشان منوط به اخذ مجوز از سازمانهاي امنيتي صهيونيستها خواهد بود. البته تمامي اين اقدامات يعني تخريب املاك و مزارع و خشكاندن كشتزارها و قطع درختان بارور و غيره در واقع پيش زمينه مصادره زمينها و آواره ساختن ساكنان آنهاست. كابينه تروريستي شارون نخستين مرحله از ساخت حصار موسوم به "ديوار حايل امنيتي " را به پايان رساند و اينك براي رژيم صهيونيستي براي اتمام مراحل باقيمانده ساخت "ديوار حايل "شديداً به تكاپو افتاده و در اين رهگذر براي توسعه سهرك هاي صهيونيست نشين و همچنين محافظت از امنيت شهرها و شهركهاي صهيونيست نشين در برابر رخنه و حملات مجاهدان و شهادت طلبان را دست آويز قرار داده است. به همين علت ماشين جنگي و ابزارهاي سركوبگر رژيم صهيونيستي در چارچوب جنگي تجاوزگرانه عليه سرزمين و مردم فلسطين و با هدف كوچاندن و آواره كردن آنان، به جان آن دسته از روستاهاي فلسطيني كه ديوار مزبور از آن مي گذرد، افتاد و شروع به تخريب آنها مي كند تا دگربار طرحهاي شوم و پليد مصادره و يهودي سازي زمينها، در رأس اولويتهاي اجرايي اين رژيم درآيد و باقيمانده كرانه باختري را به مجموعه هايي مجزا از هم تبديل كند و بدين وسيله مردم فلسطين در ميان ديوار بتني و حصار شهركها و مرزهاي خط سبز (مرزهاي توافقات بين المللي 1967) محصور و محدود شوند كه هزار و يك فاجعه را در پي خواهد داشت.

الف)پيشينه تاريخي ساخت ديوار حايل :

ايده ساخت ديوار حايل يك طرح قديمي است و مراحل متعددي را سپري كرده و به شكلهاي مختلفي مطرح شده تا منويات متناسب با ديدگاه و خط مشي شخص و يا حزبي كه آن را ارايه مي كند، تحقق يابد.
از زمان اشغال كرانه باختري كه حاصل جنگ شش روزه (1967م.) بود، "بنحاس ساوير " وزير دارايي وقت رژيم صهيونيستي اين ايده را مطرح ساخت. بنابر اظهار نظر منابع صهيونيست، شارون از سال 1973م براي اجراي طرح جداسازي كرانه باختري و تبديل آن به مجموعه هاي پراكنده و جدا از هم برنامه ريزي و از سال 1978م طرح جامعي را در اين خصوص در دست دارد. در انتخابات پارلماني (كنست) سال 1988، حزب كار طرح "هالوويم " را كه احداث ديوار حايل را در خط تماس ميان كرانه باختري و سرزمينهاي اشغالي 1984 پيشنهاد مي كند، مطرح ساخت اما در اين انتخابات حزب ليكود به پيروزي رسيد.
در سال 1995م. و در پي عمليات شهادت طلبانه بيت ليد، اسحاق رابين نخست وزير رژيم صهيونيستي وزير امنيت خود (موشيه شاحل) را مأمور تهيه طرح جداسازي اين رژيم از ملت فلسطين كرد. شاحل با همكاري ارتش و سازمان امنيت رژيم صهيونيستي (شاباك) براي تهيه اين طرح تلاش كرد. ليكن بنا به دلايل اقتصادي اين كار نافرجام ماند.
در پي به قدرت رسيدن نتانياهو در سال 1996، افيگدور كهلاني جانشين شاحل به تدوين طرح "ميتساريم " مبادرت ورزيد. طرح مبتني بر احداث ديوار و موانعي در طول خط سبز بود اما اين طرح نيز بنا به دلايل سياسي كه به نگراني جناح راست صهيونيستها از تثبيت اين ديوار به عنوان مرزهاي رسمي مربوط مي شد، نافرجام ماند.
با انتخابات سال 2000م، ايده ساخت ديوار مجددا در صحنه سياسي مطرح شد و باراك اعلام داشت كه بطور يكجانبه اقدام به جداسازي ميان فلسطينيان و صهيونيستها خواهد كرد و اين كار را با شعار "ما اينجا و آنها آنجا " عملي خواهد ساخت. همچنين زئيف شيف تحليل گر نظامي روزنامه هاآرتص اوايل ماه ژوئن 2001م از وجود طرح مناطق تفكيك شده در طول مرز كرانه باختري پرده برداشت.
از هنگام شروع انتفاضه الاقصي در سبتامبر 2000م، مطالبات براي احداث ديوار حايل شتاب بيشتري يافت و در همين رابطه "آوي ديختر " رئيس سازمان امنيتي شاباك در فوريه سال 2002م طرح ديوار حايل را عرضه داشت و اين طرح پس از سلسله بحثها، تعديلها و كش و قوسها و فعل و انفعالات بسيار سرانجام در مسير اجرا قرار گرفت. اجراي مرحله نخست اين طرح را "بن اليعازر " وزير جنگ (از حزب كار) حكومت ائتلافي عهده دار گشت. عمليات اجرايي اين طرح پس از تصويب در دولت اشغالگر كه در پي تجاوز به كرانه باختري صورت گرفت و اين تجاوز به "سپر محافظ " معروف گشت، از روز 23 ژوئن 2002م آغاز شد.

ب)مراحل ساخت و مشخصات ديوار حايل:

مرحله نخست: مناطق جنين، طولكرم، قلقيليا و قدس را شامل مي شود و طول آن به 149 كيلومتر مي رسد كه 21 كيلومتر آن قدس را در بر مي گيرد و به "روكش قدس " موسوم گشت.
مرحله دوم: مناطق بيت لحم، الخليل و ساير مرزهاي كرانه باختري با فلسطين اشغالي 1948م را شامل مي شود.
مرحله سوم: خط طولي مرز ميان كرانه باختري و اردن را در برمي گيرد كه مرحله "امتداد ديوار تا غور اردن " نام گرفت.
ديوار حايلي كه صهيونيستها ساخت آن را آغاز كرده اند، داراي چندين بخش است:

1ـ ستونهاي فلزي و سيمهاي خاردار.
2ـ ديوار بتوني و يا فلزي هشدار دهنده با سنسورهاي الكترونيكي.
3ـ دوربينهاي مراقبت.
4ـ سگهاي ردياب
5ـ كاريز و خاكريز
6ـ برجهاي ديده باني گوناگون
7ـ نيروهاي گشتي (ارتش ـ شبه نظاميان يگان مرزي) كه به محض دريافت هشداري از سنسورهاي الكترونيكي، وارد عمل مي شوند.

*ج)ديوار حايل از نگاه صهيونيست ها :

با بررسي اطلاعات مربوط به ديوار و تاثيرات آن بر ملت فلسطين شكل كلي نگرش صهيونيستها در اين باره آشكار مي شود، اما براي توضيح بيشتر بايد مسائل مهمي تشريح شود:

بعد سياسي:

جناح راست افراطي صهيونيستها همواره از آن بيم داشت كه مبادا ديوار حايل به مرز سياسي تبديل و به تثبيت مرزهاي چهارم ژوئن 1967م منجر شود. شهرك نشينان نيز از آن واهمه دارند كه مبادا شهركها برچيده شوند يا بيرون از حصار قرار گيرند و در نتيجه به رژيم صهيونيستي ضميمه نشوند. اما مسير فعلي اين ديوار به تمامي اين بيم و هراسها پايان داده است و برنامه هايي را كه آريل شارون به دنبال آن بود را عملي مي سازد.دولت رژيم صهيونيستي در پي آنست كه با وقت كشي به سياست هاي شهرك سازي و در راس آنهاساخت ديوار نژادپرستانه حايل را ادامه دهد،ديواري كه رژيم صهيونيستي براي ساخت آن بخش اعظم زمين هاي فلسطيني كرانه باختري را مصادره كرده است.
نقشه اين ديوار به نحوي است كه رويكرد سياسي رژيم صهيونيستي در خصوص عدم حل و فصل نهايي با فلسطينيان يعني تشكيل دولت مستقل فلسطيني را تحقق مي بخشد و چيزي جز گسترش و تثبيت حاكميت رژيم صهيونيستي بر مناطق فلسطيني و اشغال تمامي سرزمين هاي فلسطيني را نخواهد بود.

بعد امنيتي:

بهانه امنيت، علت اعلام شده براي ساخت ديوار است، ليكن بدون ترديد، ضربات كوبنده مقاومت در عمق رژيم صهيونيستي و ناكامي شيوه ها و ابزارهاي دشمن براي مهار مقاومت، باعث شد كه دشمن براي جامه عمل پوشاندن به اهداف امنيتي و غيره خود تغييراتي را در اولويتهاي خود ايجاد كند. دشمن سعي مي كند اين هدف را از طرق زير محقق سازد:
1ـ ايجاد موانع و نصب تجهيزات الكترونيكي جديد و استقرار نيروي انساني براي مقابله با رزمندگان مقاومت بويژه شهادت طلبان.
2ـ زير فشار قرار دادن ملت فلسطين به منظور تضعيف روحيه اين ملت و در نهايت وادار كردن آنان به تسليم در برابر خواست دشمن و پايان مقاومت.
دشمن مي كوشد از حصار موجود در اطراف نوار غزه به عنوان تجربه اي موفق كه توانست مانع از نفوذ شهادت طلبان از نوار غزه به سرزمينهاي اشغالي 1948م. شود استفاده كند. صهيونيستها در حال حاضر نيز در مرز ميان نوار غزه و مصر در حال تكميل اين ديوار هستند.
بعد عقيدتي و رواني:
ايهودباراك اين بعد را با بيان اين جمله (ما اينجاييم و آنها آنجا) در شعار انتخاباتي خويش به خوبي بازگو كرد. گوئي آنچه اتفاق مي افتد فريبي است كه صهيونيسم هميشه از آن بهره مي گيرد. ديدگاه اخراج ملت فلسطين ـ طبق برنامه ساخت ديوار حايل ـ عملا به تبعيد آنها و پايان درگيري طرفين خواهد انجاميد.
طرز تفكر گيتويي صهيونيسم كه در مراحل اوليه اشغال در شعار "حصار و برج " تجلي يافت، همچنان بر انديشه سياسي صهيونيستها حاكم است. در حالي كه ديوار برلين فروپاشيده است و در زماني كه جهان به سوي آزادي و ارتباط آزاد پيش مي رود، صهيونيستها در پي انزوا و محاصره ديگران هستند.
با ساخت اين ديوار به خوبي احساس مي شود كه رژيم صهيونيستي بجاي گسترش جغرافيائي و تحقق رؤياي صهيونيستها (سرزمين از نيل تا فرات) عملا خود را در داخل فلسطين محصور خواهد كرد؛ و اين مطلب در ايدئولوژي صهيونيسم نوعي عقب نشيني چه در بعد به اصطلاح سرزمين موعود يا در خصوص ايده "اسرائيل بزرگ " محسوب مي شود، زيرا زميني كه موفق به غصب آن شده اند، محدودتر از رؤياي آنان است و صهيونيستها خود را در ميان ديوارهاي متعدد بتوني و نيز ملت فلسطين محاصره مي كنند.

بعد جمعيتي :

شايد بتوان جدي ترين خطر ديوار حايل را كوچ اجباري و اخراج فلسطينيان ساكن كرانه باختري دانست كه مي تواند زمينه ساز كوچاندن فلسطينيان در چارچوب "كشور جايگزين " و فراهم آوردن فرصتي مناسب براي مصادره هر چه بيشتر زمينها، شهرك سازي و افزايش تعداد شهرك نشينان در كرانه باختري گردد. به احتمال قوي هدف اصلي از احداث ديوار مذكور همين مطلب باشد، زيرا اگر هدف امنيت بود صهيونيستها به ساخت ديوار در طول خط سبز اكتفا مي كردند.

توسعه شهرك سازي:

نقشه ساخت ديوار حايل بيشتر از آنكه حاصل ملاحظات امنيتي باشد، به مسئله شهرك سازي توجه داشته است، لذا دولت اشغالگرصهيونيستي مي كوشد در برنامه ساخت اين ديوار تا آنجا كه ممكن است شهركهاي صهيونيستي بيشتري را در مناطق فلسطيني در برگيرد و به همين دليل مسير آن به گونه اي انتخاب شد تا تعداد هر چه بيشتري از شهركهاي يهودي نشين را در خود جاي دهد و در عين حال زمينه براي مصادره هرچه بيشتر مناطق محصور ميان اين ديوار ميسر گردد.

مصادره زمينها:

مصادره هر چه بيشتر زمينهاي فلسطيني و الحاق عملي آن به مناطق اشغالي تحت سلطه رژيم صهيونيستي به مثابه ايجاد بستري مناسب جهت تحميل واقعيت جديد در آينده بر فلسطينيان است. اين سياست هدف اصلي مسير فعلي ساخت ديوار محسوب مي شود و در همين رابطه هزاران هكتار از زمينهاي فلسطينيان مصادره شده و يا خواهد شد. علاوه بر اين هزاران دونم ديگر در ميان حصار و خط سبز به محاصره درآمدند تا درگام بعدي مصادره و به رژيم صهيونيستي ضميمه شوند و اهالي اين مناطق به واسطه اقدامات قهرآميز و سركوبگرانه از محل زندگي خود كوچانده شوند.


2)تخريب منابع كشاورزي فلسطينيان :

رژيم صهيونيستي بر اساس سياست توسعه شهرك سازي در مناطق فلسطيني كرانه باختري و نوار غزه دست به اقدامات اشغالگرانه اي زده اشت كه يكي از اين جنايات و تجاوزات در تخريب خانه هاي مسكوني، ريشه كني درختان ميوه اي، تخريب و مصادره اراضي كشاورزي جهت توسعه شهرك هاي صهيونيست نشين نمود پيدا مي كند.
رژيم صهيونيستي براي اشغال و مصادره اراضي فلسطيني اقدام به تخريب زمين هاي كشاورزي و نابود كردن محصولات كشاورزي كرده اند تا از اين طريق بتوانند هم فلسطينيان را در فشار اقتصادي و روحيه آنها را براي زندگي و ماندن در سرزمين هايشان نابود كنند.
بطوريكه رژيم صهيونيستي طي چند سال اخير بيش از 120هزار دونم از زمين هاي كشاورزي فلسطينيان را در كرانه باختري كه تنها منبع درآمد صاحبان آنها مي باشد را مصادره كرده اند.
همانطور كه گفته شد يكي از اقدامات وحشيانه رژيم صهيونيستي نابود كردن محصولات كشاورزي فلسطينيان ميباشد .تندروهاي صهيونيست با حمايت ارتش صهيونيستي مزارع فلسطينيان را كه محصولات انها براي بهره برداري آماده است را به آتش مي كشند و يا با بولدوزر حاصل تلاش كشاورزان فلسطيني را ازبين مي برند به عنوان مثال صهيونيستها درختان ميوه مزارع فلسطيني را از ريشه در مي آورند بطوريكه در سال 2007 تندرو هاي صهيونيست 20700 نهال ميوه اي مزارع فلسطينيان را ريشه كن كرده اند كه 400 تا از اين نهاله داراي ميوه بودند.

3)مصادره منابع آبي مناطق فلسطيني:

رژيم صهيونيستي تلاش مي كند كه به هر طريق ممكن منابع آبي كرانه باختري را مصادره كند و سهم فلسطينيان را از رودخانه اردن كه ساليانه به 250 ميليون متر مكعب مي رسد، از آن ها بگيرد و اين مقدار آب را در اختيار شهرك هاي صهيونيست نشين قرار دهد. از سوي ديگر، صهيونيست ها ده ها چاه مخصوص كشاورزان فلسطيني و منابع زيرزميني آب را مصادره كرده و بيش تر مناطق حاصلخيز را به بهانه هاي امنيتي از منابع آبي محروم كرده اند.
رژيم صهيونيستي همچنين با وارد كردن آب فاضلاب شهرك هاي صهيونيست نشين به منابع آب آشاميدني، اين منابع را هم آلوده كرده است و مانع استفاده فلسطينيان از بحر الميت به عنوان يك منطقه گردشگري مي شود و از پروژه هاي زيربنايي ماننده احداث جاده، مدرسه و شبكه هاي آب آشاميدني و مراكز بهداشتي نيز جلوگيري مي كند.

4)احداث جاده و كمربندي :

رژيم اشغالگر صهيونيستي با ترفندي ماهرانه با احداث جاده ها و كمربنديهاي مختلف در مناطق فلسطيني به تقسم بندي و جداسازي مناطق فلسطيني براي جلوگيري و ممانعت از يكپارچگي اين مناطق و همچنين قطع ارتباط مناطق مختلف فلسطيني در كرانه باختري اقدام كرده است.
همچنين رژيم غاصب صهيونيستي از سال 1994 تا 1999 به منظور خدمت رساني به شهرك نشينان صهيونيست 58 جاده كمربندي در كرانه باختري در مساحتي بالغ بر 38071 و به طول 2/293 كيلومتر احداث كرد از جمله ميتوان به دو جاده السامره و گوش عتصيون در كرانه باخترياشاره كرد كه اين دو جاده غرب خط موسوم به "آتش بس " را به شرق منطقه الغور متصل مي كند.

5)ايجاد پايگاه نظامي و پست هاي ايست بازرسي:

رژيم اشغالگر قدس 1177540 دونم از اراضي تصرف شده كرانه باختري و 1700 دونم از اراضي تصرف شده در نوار غزه را به مناطق بسته نظامي مبدل و 71 پايگاه نظامي در كرانه باختري احداث كرد كه پس از وقوع انتفاضه الاقصي تعداد آنها در كرانه باختري به 120 افزايش يافت. اين رژيم همچنين 29 پايگاه در نوار غزه احداث كرد كه پس از زمان آغاز انتفاضه الاقصي به 40 پايگاه در نوار غزه افزايش يافته است.
خاطر نشان مي شود كه اين پايگاه ها در ورودي هاي شهرك هاي يهودي نشين و تقاطع جاده هاي اصلي قرار دارد؛ به شكلي كه اين پايگاه ها كرانه باختري را به 27 بخش و نوار غزه را به 4 بخش تقسيم كرده است و گذشته از آن اين پايگاه ها در تشديد محاصره و منع رفت و آمد فلسطينيان ميان شهرهاي فلسطيني نقش عمده اي داشت.البته نبايد از نظر دورداشت كه ايجاد پيايگاه هاي نظامي و پست هاي ايست وبازرسي توسط رژيم صهيونيستي در مناطق فلسطيني كرانه باختري و نوارغزه با هدف تامين امنيت فعاليت هاي شهرك سازي و كنترل اقدامات و فعاليت هاي فلسطينيان صورت مي گيرد.

6) مصادره اراضي فلسطيني به بهانه هاي امنيتي :

ارتش رژيم صهيونيستي با بررسي روي مناطق فلسطيني ، زمين هايي را كه براي شهرك سازي و ساخت مجتمع هاي صهيونيست نشين مناسب مي باشند را شناسايي كرده و براي مصادره اين زمين ها براي ساخت شهرك هاي صهيونيستي بهانه هاي نظامي و امنيتي مي آورد و سپس با اعلام كردن اين اراضي بعنوان محدوده بسته نظامي اين زمين ها را در اختيار شركت هاي شهرك سازي صهيونيستي قرار مي دهند.
بنا به گزارش روزنامه صهيونيستي "هاآرتص " به نقل ازگزارش دايره نظامي وزارت جنگ رژيم صهيونيستي در سال 2008 يك سوم شهرك هاي صهيونيست نشين در كرانه باختري بر روي اراضي اشغالي بنا شده اند كه به دلايل امنيتي قبلا مصادره شده بودند . اين روزنامه افزود كه 44 شهرك از 120 شهرك صهيونيست ها در كرانه باختري بر روي اراضي مصادره شده به بهانه هاي امنيتي و بنا به دستورات نظامي ساخته شده است.
همچنين اين روزنامه صهيونيستي به نقل از يك منبع امنيتي گزارش داد كه بيشتر اين زمين هاي مصادر شده در تملك شخصي فلسطينيان بود و ابتدا به زور و به دلايل امنيتي مصادره شد و سپس در آن ها شهرك هاي صهيونيستي ايجاد گرديد.

7)استقرار تندروهاي صهيونيست در مناطق فلسطيني كرانه باختري :

از آنجا كه در كرانه باختري بالغ بر 250 شهرك صهيونيست نشين وجود دارد ، با بررسي آمارهاي رسمي رژيم صهيونيستي در چند ساله اخير به خوبي مي توان دريافت كه بيش از دو سوم شهرك نشينان كرانه باختري، صهيونيست هاي افراطي و تندرو هستند.رژيم صهيونيستي با اسكان صهيونيست هاي افراطي در مجتمع هاي صهيونيستي در كرانه باختري بدنبال آنست تا اولا با تسليح آنها به مقابله با فلسطينيان اقذام كند و ثانيا با حمايت ارتش صهيونيستي از اقدامات وحشيانه صهيونيست هاي افراطي عليه فلسطينيان شرايط زندگي را براي مردم فلسطيني سخت كرده و روحيه مقاومت و ايستادگي را نابود سازدبطوريكه هرروزه شهرك نشينان افراطي صهيونيست با حمله به منازل فلسطينيان و به آتش كشيدن خانه هاي آنها ،اهانت به مقدسات و تخريب اماكن مقدس مردم فلسطيني ، اقدام به ضرب وشتم، آتش كشيدن مغازه ها و بازارهاي فلسطيني و بسياري اقدامات وحشيانه ديگر زندگي را به كام ملت مظلوم فلسطيني تلخ مي كنند.
روزنامه عبري زبان "هاآرتص " با انتشار اين آمار، نوشت كه 3/47 درصد شهرك نشينان در كرانه باختري يهوديان افراطي هستند. به نوشته اين روزنامه، بدون در نظر گرفتن يهوديان افراطي، ميانيگين رشد جمعيت در شهرك هاي صهيونيست نشين 7/3 درصد است. بر پايه اين آمارها، در سال گذشته جمعيت شهرك نشينان يهودي در كرانه باختري به استثناي قدس اشغالي با 5/5 درصد افزايش نسبت به سال پيش از آن، به 275 هزار نفر رسيد.

*نتيجه گيري :

سردمداران صهيونيستي مي خواهند با توسعه شهرك سازي در مناطق فلسطيني 1967 ،هويت و تشكيل دولت مستقل فلسطيني شكل نگيرد بلكه اين منطقه به يك "مستعمره صهيونيستي " تبديل شود و در اين راه تاكنون زور ،خشونت و بي اعتنايي به توصيه مقامات دولت ها و مصوبات سازمان ملل ،نقش محوري را براي آنان ايفا كرده است.
توسعه شهرك سازي صهيونيستها و تجاوزات آنها در مناطق فلسطيني،بخشي از رويكرد اصلي اشغالگري صهيونيسم به شمار مي رود.از آنجا كه تمامي اهداف صهيونيسم از تشكيل دولت عبري در مناطق اشغالي فلسطين تحقق نيافته و همچنين اين دولت با چالشهاو ضعف هاي جدي روبرو است كه ادامه حيات آن به شدت به خطر افتاده است، لذا صهيونيسم بجاي گسترش جغرافيائي و تحقق رؤياي صهيونيستها (سرزمين از نيل تا فرات) عملا خود را در داخل فلسطين محصور خواهد كرد؛ و اين مطلب در ايدئولوژي صهيونيسم نوعي عقب نشيني چه در بعد به اصطلاح سرزمين موعود ،چه در خصوص ايده "اسرائيل بزرگ " محسوب مي شود.
باتوجه به ناكامي هاي اخير رژيم صهيونيستي در جنگ سي وسه روزه لبنان و همچنين نبرد 22روزه غزه كه امنيت ملي و هويتي اين رژيم به مخاطره جدي افتاد. صهيونيسم بين الملل را بر آن مي دارد كه براي حفظ و تثبيت دولت صهيونيستي بعنوان پادگان نظامي صهيونيسم بين الملل و جهان غرب در قلب منطقه استراتژيك خاورميانه ،به تقويت اين رژيم از لحاظ سياسي ،اقتصادي ، نظامي - امنيتي ، هويتي و.... همت گمارد. براين اساس استراتژي شهرك سازي كه يكي از رويكرد هاي اصلي صهيونيسم براي اشغال فلسطين بوده است، در چنين شرايطي براي تثبيت دولت صهيونيستي و محو هويت فلسطيني بطور جدي از سوي رژيم صهيونيستي دنبال خواهد شد.

تاوان كودكان فلسطيني براي مقاومت در برابر اشغالگران


 رژيم صهيونيستي كودكان فلسطيني را به خاطر مقاومت در برابر اين رژيم ربوده و از تحويل آنها به خانواده‌هايشان براي به اصطلاح "اصلاح تربيت " آنها خودداري مي‌كند.


 مركز حقوق اجتماعي و اقتصادي قدس در گزارش اخير خود اعلام كرد، پليس رژيم صهيونيستي به اتهام پرتاب سنگ به سوي نيروهاي صهيونيستي و تحت اين عنوان كه اين كودكان و نوجوانان توسط خانواده‌هاي خود درست تربيت نشده‌اند، اقدام به دستگيري آنها كرده و آنها را به كانون‌هاي اصلاح و تربيت تحويل مي‌دهد.
"عمر ابوالسعود " (9ساله) يكي از اين كودكان است كه وقتي همراه برادرش "رامي " (16 ساله) از منزلشان در راس‌العامود در قدس اشغالي براي خريد خارج شد، تحت پيگرد نظاميان صهيونيست قرار گرفت و پس از محبوس كردن ابوالسعود در گورستان يهوديان در راس العامود برادرش را ربودند.
پدر يكي از اين كودكان و نوجوانان بازداشت شده توسط نظاميان صهيونيست در گفت‌وگو با فارس تاكيد مي‌كند: دو فرزند من به اتهام پرتاب سنگ به سوي شهرك صهيونيست نشين راس‌العامود در نزديكي ديرابراهيم بازداشت شدند، وقتي براي آزادي آنها مراجعه كردم، آنها در سخناني توهين‌آميز به من گفتند، فرزندانم را به يك روانپزشك نشان دهم و آنها را براي بازي به خيابان روانه نكنم.

رئيس‌ستاد مشترك ارتش رژيم‌صهيونيستي به آمريكا و كانادا مي‌رود


رئيس ‌ستاد مشترك ارتش رژيم‌صهيونيستي براي ديدار با همتاي آمريكايي خود و ديدار با سران يهودي ايالات متحده، به واشنگتن و نيويورك سفر مي‌كند.


  راديو رژيم صهيونيستي در خبري در پايگاه اينترنتي خود اعلام كرد كه "گابي اشكنازي " امشب (يكشنبه‌شب) در سفري رسمي به كانادا سپس به آمريكا مي‌رود.
بنا بر اين گزارش، گابي اشكنازي در كانادا با وزير دفاع اين كشور و واحدهاي رزمي كه به افغانستان اعزام شده بودند، ديدار و گفت‌وگو خواهد كرد.
رئيس‌ستاد مشترك ارتش رژيم‌صهيونيستي سپس به آمريكا مي‌رود و در اين سفر با "مايكل مولن " همتاي آمريكايي خود ديدار و سپس با شماري ديگر از مقامات دولت آمريكا گفت‌وگو مي‌كند.
قرار است اشكنازي در سفر به واشنگتن با برخي سناتورهاي كنگره آمريكا نيز ديدار كند.
به گزارش راديو رژيم صهيونيستي،‌ اشكنازي پس از اين به نيويورك مي‌رود و در اين شهر با رؤساي گروه‌هاي يهودي در آمريكا ديدار و همچنين با تعدادي از رسانه‌ها مصاحبه مي‌كند.
بنا بر اين گزارش، سفر رسمي رئيس‌ستاد مشترك ارتش رژيم‌صهيونيستي به آمريكا حدود يك هفته طول خواهد كشيد.

ليبرمن: هر كس در انديشه صلح با سوريه باشد احمق و ديوانه است



 وزير امور خارجه رژيم صهيونيستي در ادامه اختلافات با ديگر سران اين رژيم درباره صلح با سوريه اعلام كرد كه كساني كه به صلح با سوريه مي‌انديشند احمق و ديوانه سياسي هستند.


 "آويگدور ليبرمن " در ادامه اختلافات با "زيپي ليوني " وزير خارجه سابق و رهبر مخالفان حزب حاكم در رژيم صهيونيستي، به وي حمله كرد و وي را ديوانه خواند.
اين روزنامه اسرائيلي به نقل از ليبرمن تاكيد كرد: هر كس در انديشه اين است كه صلح با سوريه امكان‌پذير است او ديوانه و احمق سياسي است.
ليبرمن كسي است كه در آخرين اظهارات خود درباره سوريه، مدعي شد كه رژيم صهيونيستي اگر با سوريه درگير شود، دولت آن را سرنگون و شخص "بشار اسد " رئيس جمهوري آن را از قدرت دور مي‌كند.
اين سخنان به حدي تند بود كه برخي سران در درون رژيم صهيونيستي نيز آن را افراطي توصيف كردند.
اين اختلافات ادامه يافت و زيپي ليوني در پاسخ به آويگدور ليبرمن اعلام كرد كه "سران سياسي كه بين دو اصل مردد و در ترديد هستند، شايسته ماندن در مقام خود نيستند ".
وزير سابق وزارت خارجه رژيم صهيونيستي افزود: دولتي كه يك روز عليه سوريه سخن مي‌گويد و روزي ديگر از صلح با آن و فلسطيني‌ها سخن مي‌راند، كاري نمي‌كند جز اينكه دودستگي سياسي خود را نشان مي‌دهد.
در مقابل مقامات سوريه بارها اعلام كرده‌اند كه در رژيم صهيونيستي شريكي براي صلح نمي‌بينند و با توجه به دولت كنوني اين رژيم، امكان صلح وجود ندارد.
دولت سوريه در زماني كه مذاكرات غيرمستقيم دمشق-تل‌آويو به ميانجيگري تركيه در جريان بود، بارها اعلام كرد كه پس‌گيري بلندي‌هاي اشغالي جولان و روشن شدن مسئله فلسطين، يكي از شروط آن براي صلح با رژيم صهيونيستي است.

حمايت همه‌جانبه آمريكا از صهيونيست‌ها در لواي مذاكرات سازش

با ارائه طرحي تازه رقم خورد؛

حمايت همه‌جانبه آمريكا از صهيونيست‌ها در لواي مذاكرات سازش

 دولت آمريكا با ارايه طرحي تازه حمايت همه‌جانبه سياسي و نظامي خود از رژيم صهيونيستي از جمله "وتوي هرگونه قطعنامه‌اي عليه اين رژيم در مجامع بين‌ا‌لمللي " را در لواي مذاكرات سازش اعلام داشت.


خبرگزاري فرانسه، دولت آمريكا در طرحي به رژيم صهيونيستي پيشنهاد كرده است كه در مقابل تعليق جزئي و 90 ماه شهرك‌سازي، از حمايت همه‌جانبه سياسي و نظامي واشنگتن برخوردار شود.
دولت آمريكا در مقابل تعليق جزئي و 90 ماه شهرك‌سازي متعهد شده است كه هرگونه قطعنامه عليه رژيم صهيونيستي در شوراي امنيت يا ساير سازمان‌هاي بين‌المللي را وتو كند.
حمايت از زرادخانه هسته‌اي رژيم صهيونيستي تحت عنوان "سياست ابهام هسته‌اي " و فروش سلاح و امضاي توافقنامه همكاري امنيتي 10ساله با اين رژيم از ديگر مفاد طرح آمريكا در مقابل تعليق جزئي و 90 ماه شهرك سازي است.
خبرگزاري فرانسه براساس يك منبع و رسانه‌هاي گروهي رژيم صهيونيستي مفاد طرح آمريكا را به شرح زير اعلام كرد:
- "تعليق جديد شهرك‌سازي شامل قدس شرقي كه اسرائيل آن را اشغال و در ژوئن سال 1967 ميلادي ضميمه [فلسطين اشغالي] كرد، نمي‌شود ".
- "آمريكا متعهد مي‌شود كه بعد از پايان مدت تعليق سه ماهه شهرك‌سازي، از اسرائيل نخواهد كه آن را دوباره تعليق كند ".
- "آمريكا 20 فروند جنگنده "اف 35 " را علاوه بر 20 فروندي كه اسرائيل به ارزش سه ميليارد دلار درخواست كرده بود، تحويل تل‌آويو مي‌دهد ".
- "آمريكا از "سياست ابهام " اسرائيل درقبال توانمندي هسته‌ا‌ي تل‌آويو حمايت مي‌كند.
برپايه اين گزارش، اسرائيل داشتن سلاح هسته‌اي را نه رد و نه تكذيب كرده و معاهده منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي "ان.پي.تي " را امضا نكرده است.
- "آمريكا متعهد مي‌شود كه از حق وتو درقبال هرگونه قطعنامه‌اي عليه اسرائيل خواه در شوراي امنيت يا ساير سازمان‌هاي بين‌المللي استفاده كند.
- "امضاي توافق همكاري امنيتي مستحكم بين اسرائيل و آمريكا براي مدت 10 سال بويژه تجهيز اسرائيل به سلاح و قادر شدن آن به دستيابي فوري به اطلاعات ماهواره‌هاي آمريكا درباره حملات موشكي احتمالي ".
"اين توافقنامه همزمان با توافق احتمالي درباره سازش دائمي بين اسرائيل و فلسطيني‌ها امضا خواهد شد "
- "آمريكا در زمينه تشديد تحريم‌هاي بين‌المللي براي جلوگيري از [آنچه دستيابي ايران] به عنوان دشمن اسرائيل [ به سلاح هسته‌اي خواند] كار مي‌كند ".
- "در مقابل، آمريكايي‌ها خواهان اعطاي اولويت در مذاكرات اسرائيلي و فلسطيني به ترسيم مرزهاي كشور آينده فلسطين و نه مسئله آوارگان فلسطيني يا وضعيت قدس هستند ".
"نبيل ابوردينه " سخنگوي رياست تشكيلات خودگردان پيش از اين در واكنش به انتشار خبر وجود چنين طرحي به خبرگزاري فرانسه گفت: فلسطيني‌ها [تشكيلات خودگردان] و اعراب همچنان به مصوبه اجلاس سران عرب در شهر سرت "ليبي " درباره لزوم ادامه توقف همه‌جانبه شهرك‌سازي براي از سرگيري مذاكرات [سازش] متعهد هستند.

اسراي فلسطيني

تشديد فشار صهيونيست‌ها عليه اسراي فلسطيني

خبرگزاري فارس: مركز تحقيقات و پژوهش‌هاي "الاسري " فلسطين از تشديد فشارهاي رژيم صهيونيستي عليه اسراي فلسطيني دربند اين رژيم خبر داد.


به گزارش خبرنگار فارس در غزه، مركز تحقيقات و پژوهش‌هاي الاسري اخيرا نامه‌اي از رهبران جنبش اسرا در زندان‌هاي رژيم صهيونيستي دريافت كرده كه در آن اين رهبران تاكيد نموده‌اند، مسئولان زندان‌هاي اين رژيم همچنان به تعدي‌هاي خود و نقض حقوق اسراي فلسطيني و با شدت بيشتري ادامه مي دهند.
در اين نامه آمده است كه حلقه فشارهاي رژيم صهيونيستي عليه اسراي فلسطيني هر روز بيش از پيش تشديد مي‌شود، بگونه‌اي كه تمام امور روز مره اسرا را دربرگرفته است و سياست به سلول انفرادي انداختن اسرا با شدت بيشتري دنبال مي‌شود و در حال حاضر ده‌ها اسير فلسطيني در زندان‌هاي انفرادي بسر مي‌برند و بسياري از اسراي نوار غزه بيش از چهار است كه از ديدار خانواده‌هاي خود محروم شده‌اند و خانواده‌هاي اسراي كرانه باختري نيز هر روز به بهانه‌هاي مختلف و واهي امنيتي از ديدار عزيران خود منع مي‌شوند.
اسراي فلسطيني در اين نامه با اشاره به اين كه مسئولان زندان‌هاي رژيم صهيونيستي پيش از اين به آنها قول مساعد در زمينه بهبود وضعيت زندان‌ها داده بودند، تاكيد كردند: اما آنها به هيچ يك از اين وعده‌ها عمل نكرده‌اند و اين باعث مي‌شود تا اسراي فلسطيني از راهبردهاي ديگري غير از اعتصاب براي مقابله با شرايط موجود استفاده كنند.
اين اسرا در اين نامه عنوان كرده‌اند كه سكوت در برابر اقدامات مسئولان زندان‌هاي رژيم صهيونيستي نه تنها اوضاع را براي آنها بهتر نخواهد كرد، بلكه رژيم صهيونيستي را در اقدامات تجاوزكارانه خويش جري‌تر خواهد كرد، به همين منظور از تمام نهادها و سازمان‌هاي مردمي، رسمي، محلي ، منطقه‌اي و بين المللي خواسته مي‌شود، نسبت به روشن ساختن افكار جهاني در خصوص تجاوزات و تعدي‌هاي رژيم صهيونيستي عليه اسراي فلسطيني اقدام نمايند.
همچنين اسراي فلسطيني در بند رژيم صهيونيستي در اين نامه از سازمان‌هاي بين‌المللي و حقوقي مدافع حقوق بشر درخواست كرده‌اند، با تحت فشار قرار دادن رژيم صهيونيستي اين رژيم را وادار به مراعات حقوق زندانيان و اسرا مذكور در توافقنامه‌هاي بين‌المللي نمايند.

مذاكرات سازش به مذاكرات صرف صهيونيستي‌ و آمريكايي تبديل شده است

يك مسئول بلندپايه فلسطيني:
مذاكرات سازش به مذاكرات صرف صهيونيستي‌ و آمريكايي تبديل شده است

خبرگزاري فارس: يك مسئول بلندپايه فلسطيني گفت كه روند مذاكرات سازش در خاورميانه به مذاكرات ميان رژيم صهيونيستي و آمريكا تبديل شده است.


به گزارش خبرنگار فارس در رام الله، "حنا عميره " عضو هيئت اجرايي سازمان آزادي‌بخش فلسطين تاكيد كرد كه مذاكرات روند سازش پس از گذشت دو دهه ديگر مذاكرات فلسطيني‌-‌اسرائيلي تلقي نمي‌شود و ميانجي‌گري‌هاي جانبدارانه آمريكا اين مذاكرات را به مذاكرات صرفا اسرائيلي‌-‌آمريكايي تبديل كرده است.
عميره كه در همايشي سياسي در لندن سخن مي‌گفت، از جانبداري برخي از طرف‌ها از آمريكا جهت ايفاي نقش در مذاكرات سازش اظهار تعجب كرد و گفت: اكنون حمايت و جانبداري آمريكا از رژيم صهيونيستي بر همگان آشكار شده و تمام دنيا مي‌داند كه آمريكا از طرح‌هاي صهيونيستي جهت تاسيس دولت موقت فلسطيني حمايت مي‌كند.
حنا عميره كه عضو دفتر سياسي حزب ملت فلسطيني نيز مي‌باشد، تاكيد كرد: اكثر كادرهاي رهبري فلسطيني به بيهودگي و پوچي مذاكرات و لزوم بازنگري در آن و در نقش تشكيلات خودگردان در اين مذاكرات ايمان دارند و معتقدند، بايد به دنبال گزينه ديگري غير از گزينه سازش بود.
در حال حاضر در ميان فلسطيني‌ها بحث و مناقشه‌هاي جديي در زمينه لزوم اعلام تاسيس كشوري فلسطيني و به رسميت شناخته شدن آن توسط جامعه بين المللي به عنوان تنها راه رهايي از مذاكرات پوچ و بيهوده سازش و نبود افقي روشن جهت دستيابي به راه حلي عادلانه با رژيم صهيونيستي در جريان است.
عميره در مورد شهرك سازي در سرزمين‌هاي اشغالي گفت: شهرك سازي به يك صنعت صهيونيستي تبديل شده كه مهمترين سرمايه‌گذاران آن طبقه متوسط رژيم صهيونيستي هستند.
وي افزود: شهرك‌سازي در حال حاضر صرفا به معناي اجراي يك عمل ايدئولوژيك و مذهبي نيست، بلكه به صنعتي در رژيم صهيونيستي تبديل شده كه طرف‌هاي بسياري از آن سود مي‌برند و دقيقا به همين دليل است كه رژيم صهيونيستي با وجود مخالفت‌هاي بين‌المللي و منطقه‌اي بر ادامه آن اصرار مي‌ورزد.
عميره با اشاره به خطر شهرك سازي بر قضيه فلسطيني گفت: اين خطر تنها در افزايش تعداد شهرك‌نشينان نمود پيدا نمي‌كند كه از سال 1990 تاكنون از صد هزار شهرك‌نشين به نيم ميليون تن افزايش يافته‌ است بلكه اين موضوع به يكي از سناريوهاي حل نزاع اعراب‌-‌اسرائيل و بخشي از موجوديت رژيم صهيونيستي تبديل شده است.

ضرورت ارجاع پرونده "شاهدان دروغين " به شوراي دادگستري

الاخبار بررسي كرد:
ضرورت ارجاع پرونده "شاهدان دروغين " به شوراي دادگستري

خبرگزاري فارس: روزنامه الاخبار لبنان در مقاله‌اي ضرورت ارجاع پرونده شاهدان دروغين به شوراي دادگستري و علت مخالفت جريان 14مارس[جريان حاكم] با آن را بررسي كرد.


به گزارش فارس، روزنامه الاخبار لبنان در گزارشي به قلم "حسن عليق "، با عنوان " پرونده شاهدان دروغين و ضرورت ارجاع به شوراي دادگستري " ضمن اشاره به پرونده شاهدان دروغين به بررسي صلاحيت و وظايف شوراي دادگستري پرداخته و اين سؤال را مطرح مي‌كند كه چه پرونده‌هايي و با چه درجه‌اي از اهميت بايستي به اين شورا ارجاع داده شوند.
به نوشته عليق، دور كنوني درگيري‌هاي داخلي حول محور شاهدان دروغين مي‌چرخد و به طور دقيق‌تر مربوط به شوراي دادگستري است كه گروه 14 مارس با ارجاع اين پرونده به اين شورا مخالف است؛ علت اين درخواست و مخالفت درباره آن چيست؟ و شوراي دادگستري چيست؟
عليق در گزارش خود آورده است: سال 1932 و در دوران ژنرال ويگان فرانسوي، شوراي دادگستري به عنوان دادگاهي ويژه تأسيس شد؛ آن زمان به محض حضور ويگان در لبنان درگيري‌هاي فرقه‌اي در منطقه شوف بالا گرفت و منجر به قتل شمار زيادي از شهروندان شد. ويگان به دنبال آن بود كه يك دادگاه ويژه، ضمن تشديد مجازات‌ها، بدون تأخير احكام را صادر كند. سال 1948، قوانين اصول دادرسي كيفري صادر شد كه به موجب آن مسئوليت نظارت بر جرائم صورت گرفته عليه امنيت ملي بر عهده شوراي دادگستري قرار گرفت.
شوراي دادگستري مشتمل بر 5 قاضي است كه رياست آن را رئيس دادگاه استيناف (رئيس شوراي عالي دادگستري) بر عهده دارد و بالاترين مقام قضايي لبنان به شمار مي‌آيد. اعضاي شورا نيز رؤساي بخش‌هاي دادگاه استيناف مي‌باشند. تمام مسائل ارجاع شده به اين شورا شامل مسئوليات دادستان و دادستان كل نيز مي‌شود، با وجود آنكه اين شورا يك دادگاه ويژه به شمار مي‌آيد اما ايراد وارد بر آن عدم امكان تجديد نظر و بررسي احكام صادره مي‌باشد، مگر زماني كه حقايق جديدي مطرح شود.
از طرفي وجه تمايز شوراي دادگستري در آن است كه با ارجاع حكم از سوي شوراي وزيران هدايت كيفرخواست توسط اين شورا حتمي است، حتي اگر اطلاعات و داده‌ها ضمن تحقيقات اوليه فراهم نشده باشد، دادستان قدرت لازم را نداشته باشد و يا اينكه انجام تحقيق به گونه‌اي جهت ايجاد تأخير در مسير كيفرخواست باشد. لذا شوراي دادگستري به خودي خود در مورد شكايات اقدام نكرده و در ابتداي امر، ادعاهاي شخصي را قبول نمي‌كند و منحصرا مسائلي كه شوراي وزيران آنها را به اين شورا ارجاع داده باشد، بررسي مي‌نمايد. پس از آنكه وزير دادگستري يك بازرس قضايي را براي جرم ارجاع شده به اين دادگاه تعيين كرد، اين فرد انجام تحقيقات لازم را برعهده مي‌گيرد تا زمينه براي صدور كيفرخواست و به دنبال آن تشكيل دادگاه عمومي فراهم شود. اين جرائم مربوط به مقولات مشخصي از قانون مجازات بوده كه به شرح ذيل مي‌باشد:
* جرائم صورت گرفته عليه امنيت ملي (قيام مسلحانه، تلاش براي تفكيك بخشهايي از دولت، غصب قدرت، آشوب، تروريسم، جناياتي كه منجر به تضعيف امنيت ملي يا اختلال در ميان عناصر ملت شود).
• جنايت عليه حقوق بين‌المللي
• جاسوسي
• صدمه زدن به شاكله دولت

نويسنده در ادامه گزارش خود به اين مطلب اشاره دارد كه از سال 1923، دادگاه‌هاي پيگيري حدود 300 مورد را به شوراي دادگستري ارجاع دادند كه مهمترين آنها در زمان خود، دسته‌اي از جرائم بود كه عليه "سمير جعجع " مدير اجرائي نيروهاي لبناني صادر شده بود، به علاوه جناياتي همچون، ترور و نيز اقدام به ترور كه از زمان تلاش براي ترور وزير "مروان حمادة " واقع شد. بازنگري در اين مسائل نشان مي‌دهد پاره‌اي از اوقات شوراي وزيران اقدام به ارجاع پرونده‌هايي مي‌كند كه اساسا جزء "جرائم مهم " به شمار نمي‌آيند. به عنوان مثال، شوراي وزيران جنايت قتل دو برادر به نام‌هاي غسان و جليل انطونيوس كه در تاريخ 22/12/1992 در حادثه سرقت رخ داده بود را به شوراي دادگستري ارجاع داد.
با اين حال حكم شوراي وزيران به دليل نگراني از تحريك منازعات فرقه‌اي و ترس شهروندان مسيحي مناطق جنوبي نسبت به تكرار جناياتي مشابه بوده است كه حتي سبب شده برخي خواستار برقراري امنيت خودگردان و مستقل باشند. در رابطه با حمله به سفارت روسيه در بيروت در تاريخ 3/1/2000 نيز امر به همين شكل است؛ اين در حالي است كه حمله كننده به سفارت كه خود در حين عمليات كشته شد، از اعضاي يك مجموعه مسلح يا تروريستي نبود و صرفا از جانب خود و به دليل متأثر شدن از حوادث چچن دست به اين اقدام زده بود. از ديگر جرائمي كه به شوراي دادگستري ارجاع داده شد، جنايتي بود كه در روز 31/7/2002 در مركز صندوق "جبران خسارت " اعضاي هيئت آموزشي يك مدرسه خصوصي رخ داد و منجر به مرگ چند شهروند گرديد.
اين تصميم به دستگاه قدرت سياسي باز مي‌گردد واين قدرت نيز در دوره‌هاي مختلف، سليقه‌اي بوده است؛ به عنوان مثال برخي مسائل به شوراي دادگستري ارجاع داده مي‌شود و برخي ديگر كه كم اهميت هم نيستند مورد اهمال قرار مي‌گيرند. از جمله دولت اول "فؤاد سنيوره " جنايت قتل "زيادين " (23/4/2007) را بر عهده يك دادگاه عادي و معمولي قرار داد، هر چند طبق تحقيقات اوليه و اتهام وارده احتمال مي‌رفت قتل زيادين در انتقام از حوادث اتحاديه عرب رخ داده باشد.
عليق در گزارش خود مي‌افزايد: زماني هم بنا بر دلايلي نامشخص قتل "نصري ماروني " و "سليم عاصي " در سال 2008، به علاوه تمامي ترورها و اقدام به ترور صورت گرفته از آغاز اكتبر 2004، به شوراي دادگستري ارجاع شد و جزء موارد استثنا قرار گرفت؛ جنايت قتل برادران نضال و محمود مجذوب كه مه 2006 در صيدا رخ داد نيز از همين قبيل است. اما ابراهيم نجار وزير دادگستري در گزارش خود معتقد است، در رابطه با پرونده شاهدان دروغين كه در حال حاضر موضوع بحث است، امكان ارجاع آن به شوراي دادگستري وجود ندارد، چرا كه اين مسأله در چارچوب صلاحيت قانوني مشخص شده براي اين شورا (جرائم ذكر شده در بالا) نمي‌گنجد! "بهيج طبارة " وزير اسبق دادگستري بر اين مطلب تأكيد دارد كه دليل ارجاع اين پرونده به شوراي دادگستري مربوط به نوع جرم صورت گرفته نيست بلكه مربوط به پيامدها، تأثيرات و پس‌لرزه‌هاي اين پرونده مي‌باشد.
طبارة مي‌افزايد: قطعا جرم شهادت دروغ از جمله جرائمي است كه راهي به شوراي دادگستري نداشت، اما اظهارات "سعد الحريري " نخست‌وزير لبنان در گفتگو با "الشرق الاوسط " اين مسئله را در شرايطي قرار داد كه امكان ارجاع آن به شوراي دادگستري را تقويت كرد. حريري در اين گفت‌وگو اظهار داشت كه شاهدان دروغين تحقيقات را منحرف كرده و به سوريه و لبنان خسارت وارد نمودند، وي همچنين تاكيد كرد: اين شاهدان به ما به عنوان خانواده نخست‌وزير شهيد صدمه زدند، آنها حتي روابط ميان دو كشور را خراب و ترور را سياسي كردند ". لذا بنا بر اظهارات حريري، آيا جرائمي كه تا اين حد مخرب هستند، مهمتر از قضايا و مسائلي نيست كه پيش از اين به شوراي دادگستري ارجاع شده بود؟

سيد حسن نصرالله: دستان متجاوز به مبارزان حزب‌الله را قطع مي‌كنيم

سيد حسن نصرالله: دستان متجاوز به مبارزان حزب‌الله را قطع مي‌كنيم

خبرگزاري فارس: دبيركل حزب‌الله لبنان تصورات آمريكا و رژيم صهيونيستي در اتهام‌زني به نيروهاي حزب‌الله را "خواب و خيال " خواند و تاكيد كرد كه حزب‌الله زير بار اتهام‌زني‌ها عليه اعضاي خود نرفته و هر دستي كه براي بازداشت مبارزان دراز شود قطع خواهد كرد.


به گزارش فارس، "سيد حسن نصرالله "، دبيركل حزب‌الله لبنان در مراسم گراميداشت روز شهيد و به مناسبت شهادت "احمد قصير " در عمليات استشهادي عليه دشمن صهيونيستي ايراد كرد، اظهار داشت: امروز سالروز عمليات جهادي مهمي در تاريخ درگيري عربي و اسرائيلي است كه به حمله امير شهيد " احمد قيصر "، به مقر سرفرماندهي نظامي اسرائيل در "صور " باز مي‌گردد كه بر اثر اين حمله 140 افسر و نظامي اسرائيلي كشته شدند و رژيم صهيونيستي در عزا و حزن عميقي فرو رفت.
وي افزود: اين عمليات شهادت طلبانه آغازگر مرحله جديدي از مقاومت و مبارزه بود، بنابراين ما در حزب‌الله از سال‌ها پيش، اين روز را براي همه شهداي خود برگزيديم؛ روزي كه براي همه شهداي شهادت طلب بعد از احمد قيصر است؛ براي همه مردان، زنان، بزرگان و خردسالان و شيرخواراني است كه در ميدان‌هاي جنگ يا ميدان‌هاي قتل عام كشته شده‌اند؛ از اولين شهيد تا آخرين شهيد كه "مهدي محمد حزر " است و در عمليات خنثي سازي مين به شهادت رسيد.


***مقاومت در مرحله بسيار حساسي قرار دارد

دبيركل حزب الله لبنان اظهار داشت: حق آنهاست كه از جهاد، ايثارگيري و پيروزي خونشان بر همه شمشيرهاي دنيا و دستاوردهاي بزرگي كه براي ما به جا گذاشتند، سخن بگوييم.
سيدحسن نصرالله، دستاوردهاي اين شهيدان براي مقاومت را اقتدار، آزادي، استقلال و توان مقابله با مشكلات برشمرد و تاكيد كرد: ما امروز درباره سرنوشت كشور، منطقه و مقاومت وارد مرحله حساسي شده‌ايم و در برابر شهداي بزرگوار خود مسئول هستيم كه براي تامل، اندكي درنگ كنيم، زيرا هرگاه با مراحل خطرناك روبرو مي شويم، بايد همه مراحل قبل را در نظر بگيريم تا بيينيم كجا مرتكب خطا شديم و چگونه با آن مبارزه كرديم؛ نقطه ضعف خود را بشناسيم و بدانيم كه چگونه در آينده با آن روبرو شويم.
نصرالله افزود: همه ما امروز مي دانيم كه لبنان در برابر فصل جديدي قرار گرفته و مقاومت نيز به شيوه‌اي جديد هدف قرار گرفته است.
وي گفت: معتقدم كه تاكنون 4 فصل را گذرانديم و اينك در فصل پنجم هدف قرار گرفتن مقاومت قرار داريم؛ كتابهايي كه منتشر شده، اعم از كتاب فرانسوي، كتاب بوش، همه به ما كمك مي‌كند، اما كتاب بوش و بلر اهميت بسياري دارد و از ارزش قضايي و قانوني نيز برخوردار است، زيرا آنچه كه رخ داده را بيان مي‌كند و هيچكس در لبنان يا جهان عرب نمي تواند بگويد كه اينها را از كجا آورديد، زيرا اينها كتابهاي آنهاست.
نصرالله افزود: اين كتاب‌ها نشانگر ميزان كينه و وحشي‌گري است كه بوش و بلر به آن مي انديشيدند؛ به عنوان مثال بلر از براندازي دولت سوريه سخن نمي‌گويد بلكه از ويران كردن دولت سوريه مي‌گويد؛ آنچه كه در عراق روي داده است نيز تغيير دولت اين كشور نيست، بلكه ويران نمودن آن است، زيرا ارتش، وزرتخانه‌ها و كشور را از بين بردند.
دبيركل حزب الله تاكيد كرد: امروز رهبران عراق، مردم اين كشور و نخبگان عراقي مسئوليت زيادي بر عهده دارند و بايد عراق را از لحاظ وضعيت مردم، دولت و نهادها دوباره بسازند.
وي در ادامه افزود: روحيه‌اي كه بوش و بلر با آن آمدند، روحيه ويراني بود، آنها خواستار ويراني سوريه، عراق ، لبنان و ايران هستند و همه اينها به خاطر اسرائيل است.


***پيروزي مقاومت در سال 2000 آخرين ميخ بر تابوت اسرائيل بود

سيد حسن نصرالله در ادامه سخنان خود گفت كه پس از پيروزي بزرگ مقاومت در سال 2000 ، آخرين ميخ بر تابوت رژيمي بود كه خود آن را "اسرائيل بزرگ " مي‌دانستند.
وي افزود: اسرائيلي‌ها و آمريكايي‌ها گفتند كه هرگز در مقابل مقاومت ساكت نخواهيم ماند و اينجا بود كه ما وارد مرحله جديدي از هدف قرار گرفتن مقاومت شديم، وهله اول رويارويي با جامعه بين‌الملل بود و نخستين هدف گيري مقاومت نيز از طريق صدور قطعنامه 1559 بود.
وي تصريح كرد: در آن زمان "سيلوان شالوم "[معاون نخست وزير اسرائيل و وزير پيشين خارجه رژيم صهيونيستي] گفت كه سفري در سطح جهان انجام داده تا اين قطعنامه صادر شود و درباره علت اين كار نيز گفت كه ما مي‌خواهيم مقاومت را در رويارويي با جامعه بين‌الملل قرار دهيم همزمان با اين تلاش‌هاي اسرائيل، بوش و شيراك نيز نشستي تشكيل داده و در مورد صدور قطعنامه به توافق رسيدند، به اين معني كه صدور اين قطعنامه حاصل و دست ‌پخت آمريكا و فرانسه و با مشاركت عوامل منطقه‌اي و محلي بود اما دست‌اندركاران واقعي آن بوش و شيراك بودند.
نصرالله اظهار داشت: مقاومت پيش از صدور اين قطعنامه بخشي از درگيري داخلي نبود، براي شيراك خروج سوريه از لبنان اولويت داشت اما براي بوش اولويت پايان دادن به مقاومت لبنان و فلسطين و در نهايت نيز از جمله اهداف حقيقي در قطعنامه 1559 ضربه زدن به مقاومت بود و همچنان نيز ادامه دارد.
وي همچنين گفت: ديروز شالوم مي‌گفت كه صدور رأي اوليه دادگاه به اجراي قطعنامه 1559 منجر خواهد شد، اينها در توهم هستند، چه بسا تصور مي‌كنند كه شوراي امنيت نشستي تشكيل خواهد داد و چند دستگي لبناني بوجود خواهد آمد و اين به فروپاشي موضع سياسي سوريه، لبنان، مقاومت و ايران منتهي خواهد شد و امور از طريق جنگ و فشار پيش مي‌رود.
دبيركل حزب‌الله لبنان تاكيد كرد: رويارويي با جامعه بين‌المللي كه امروز مي‌شنويم از سال 2004 آغاز شده است، آنها در ارزيابي اشتباه كردند، گمان كردند كه اگر جامعه جهاني را در رويارويي با مقاومت قرار دهند همه چيز از هم مي‌پاشد اما اين اتفاق رخ نداد.



***شيراك پيشنهاد خلع سلاح مقاومت را مطرح كرد

نصرالله در ادامه سخنراني خود به مناسبت روز شهيد، درباره توافق آمريكا و فرانسه در اعمال فشار به سوريه براي خروج نيروهايش از لبنان گفت: مرحله دوم ترور حريري بود آمريكا و فرانسه با يكديگر توافق كردند و فشارهاي جهاني براي خروج سوريه از لبنان آغاز شد و اين اتفاق رخ داد.
وي افزود: مرحله دوم كه با دخالت سياسي آغاز شد براي ضربه زدن به مقاومت بود، من آنرا تشويق به قدرت ناميدم، آنچه مطبوعات در مورد ديدارهاي سفير فرانسه در آن زمان با من منتشر كردند درست بود دولت شيراك ديدگاهي براي به قدرت رساندن مقاومت و حزب‌الله داشت، شيراك در ديدار با نخست‌وزير يك كشوري در منطقه گفته بود كه ما با بوش براي پايان دادن به مقاومت توافق كرديم اما من مي‌خواهم اين امر از طريق سياست محقق شود در حالي كه آنها مي‌خواهند با زور به اين دستاورد دست يابند.
وي تصريح كرد: شيراك گفته بود كه من معتقدم بايد حزب‌الله را وارد قدرت كرد و پس از مدتي حزب‌الله احساس خواهد كرد كه پايبندي به سلاح باري بر دوش آن است بنابراين سلاح را كنار خواهد گذاشت اين نخست‌وزير نيز اين اطلاعات را براي من فرستاد، از وي خواسته شده بود كه ما را در حركت در اين مسير ياري كند، مهلتي كه براي شيراك براي تحقق اين هدف با دوستانش در لبنان اعطا شده بود يك سال بود زيرا تولد خاورميانه جديد ديگر تاخير نداشت، بنابراين عملا به حزب‌الله بالاترين قدرتي كه مي‌توان به يك حزب داد، پيشنهاد شد.


***سازش درمقاومت جايي ندارد

نصرالله در ادامه اظهار داشت: من در اينجا اطلاعات برخي لبناني‌ها در مورد موضوع "مثالثه " {ساختار حكومتي 10+10+10} را تصحيح مي‌‌كنم، حزب‌الله و جنبش امل را متهم مي‌كنند كه اينها خواهان مثالثه هستند، دو روز است كه برخي رهبران 14 مارس عون را متهم مي‌كنند كه از انديشه مثالثه حمايت مي‌كند، اي جوانان نخستين كسي كه انديشه مثالثه را مطرح كرد فرانسوي‌ها در دولت شيراك بودند، ما هيچ روزي به اين نيانديشيديم.
وي در ادامه گفت: از همه جهانيان سوال مي‌كنم كه اظهاراتي منتسب به حزب‌الله يا امل و يا يك جوان شيعي كه در آن در مورد مثالثه سخن گفته است بياورند، اين موضوع در فكر ما نبود، فرانسوي‌ها به ايراني‌ها پيشنهاد كردند كه نياز به بازنگري در طائف وجود دارد ايراني‌ها نيز گفتند خب انديشه چيست و فرانسوي‌ها در پاسخ گفتند مثلا مي‌توان از مثالثه حرف زد.
دبيركل حزب‌الله همچنين تصريح كرد: از دو روز پيش چه كسي در مورد توافق جديد سخن مي‌گويد- 5 كشور عربي توافق جديد در لبنان را تاييد مي‌كنند- آيا اين كوشنر نيست؟ چرا زمانيكه كوشنر در مورد توافق جديد غير از طائف حرف مي‌زند همه زبان‌هاي خود را مي‌بلعند پس صاحبان شهامت كجا هستند؟ از يك هفته پيش يكي از نمايندگان 14 مارس در مورد نظام سياسي جديد كه نقض طائف و نزديك به فدراليته است، سخن مي‌گويد، گروه 14 مارس كجاست؟
سيد حسن نصرالله در ادامه سخنان خود به مناسبت روز شهيد، اين سوال را مطرح كرد كه چرا مثلث "مثالثه " را پيشنهاد داده و مطرح كردند تا شيعيان لبنان را كه در طول عمرشان همواره در لبنان ناديده گرفته شده‌اند را تحريك كنند.
دبيركل حزب‌الله تصريح كرد: بهاي اين كار ابتدا پايان يافتن درگيري عربي و اسرائيلي يعني كنار گذاشتن مقاومت بود.
وي گفت: اين مثلث مطرح شد تا ما مقاومت را رها كرده و از سوريه جدا شده و با اين طرح همراه شويم، اما اين طرح نيز شكست خورد، زيرا آنها ما را درست نشناختند.
نصرالله تاكيد كرد: گمان كرديد كه ما طالب قدرت هستيم و مقاومت ما براي مقابله با دشمن نيست، از اين رو پيشنهاد تصدي پست‌ها را به ما داديد؛ اما ما خواستار قدرت نبوده و مقاومت و كرامت خود را با همه قدرت مبادله نخواهيم كرد.
دبيركل حزب الله لبنان، مقاومت را يك وظيفه الهي، ديني و معامله‌اي با خدا دانست كه جايي براي سازش با هيچ گروهي در جهان برجاي نمي‌گذارد.
وي افزود: از سال 2005 تا اندكي پيش از جنگ، نيروهاي محلي به ما پيشنهاد قدرت را مي دادند و ميزان تقدير از ما در نزد نيروهاي 14 مارس نيز مشخص بود ، زيرا آنها تلاش مي كردند كه فصل تشويق به قدرت را از فصول جنگ عليه مقاومت، اجرا كنند.
نصرالله فصل سوم را جنگ دانست و تصريح كرد: هدف آنها در سال 2006 براي انتخاب گزينه جنگ، ايجاد يك خاورميانه جديد بود؛ در لبنان نيز بر پارلمان، دولت و كشور دست گذاشتند، اما مانع اصلي آنها مقاومت مسلح بود؛ ما بايد به اين نكته توجه كنيم كه لبنان، عراق، مصر و ايران براي آمريكا اهميتي ندارد، بلكه اسرائيل براي آنها مهم است.
وي افزود: روزنامه النهار نامه جوابيه‌اي را كه كسينجر براي سرهنگ "ريمون اده " فرستاد، چاپ كرد؛ اده وي را متهم كرده بود كه قصد ويران كردن لبنان را دارد، كسينجر نيز در پاسخ نامه‌اي طولاني نوشت كه بعضي از قسمت‌هاي آن را مي گويم و اميدوارم گروه 14 مارس آن را بشنود.
نصرالله گفت: كسينجر مي گويد درست است كه من به ايجاد دولت‌هاي شبيه اسرائيل مي‌انديشم، اما حوادث خونيني كه ما در لبنان ايجاد كرديم (يعني اعتراف مي‌كند كه جنگ لبنان كار آنهاست) براي ما عدم همزيستي مسالمت آميز و مشكلات اساسي در تنها نظام دموكراتيك منطقه را ايجاد كرد.
نصرالله افزود: من معتقدم كسينجر مي‌گويد كه لبنان به خاطر آزادي افكار، باري بر دوش غرب است، بنابراين تصميم گرفتند آزادي لبنان را از بين برند و اين كشور را به نظامي ذليل تبديل كنند و همه مي‌دانيم كه محو كردن نظام لبنان براي رسيدن به نتايج مطلوب ضروري است.
وي گفت: كسينجر در ادامه سخنان خود به ريمون اده مي‌گويد كه ديدگاه تو با ديدگاه ما متفاوت است و در صورتي كه امنيت اسرائيل به خطر بيفتد، جنگ در كشور شما متوقف نخواهد شد، زيرا هرچه در منطقه رخ مي دهد بايد بر اساس اين منطق باشد و مي خواهم بداني كه وفاداري من به اسرائيل فقط با وفاداري‌ام به همسرم قابل مقايسه است.
نصرالله مي‌افزايد: كسينجر در ادامه مي‌گويد طي ساعاتي كه در لبنان گذراندم اطمينان يافتم علت اينكه بارها توطئه ما عليه دولت‌هاي مختلف جهان عرب با شكست روبرو شد، اين است كه ما با مقاومت داخلي روبرو بوديم، بر همين اساس لبنان نمونه خوبي براي انجام توطئه‌هاي ما عليه اين كشور و كل جهان عرب است و من انتظار اين ميزان موفقيت را نداشتم اما اختلافات گروه‌هاي لبناني ما را براي ادامه طرح خود و موفقيت آن اميدوار مي‌كرد.



***مقاومت، مردم و ارتش تجاوز عليه لبنان را متوقف كرد


سيد حسن نصرالله افزود: همه آنچه كه آمريكا از دهه هفتاد دنبال مي‌كند، براي بهره‌برداري در جهت منافع خود است، بر اين اساس به فصل سوم مي‌رسيم؛ آمريكا تصميم به جنگ گرفت؛ برآورد بوش و اولمرت اين بود كه طي يك هفته حزب‌الله نابود مي‌شود؛ اما اين اتفاق نيفتاد؛ بوش مسئوليت اين حمله را بر عهده نظاميان اسرائيلي گذاشت، اما هنگامي كه مقاومت پايداري كرد، اولمرت درخواست توقف جنگ را مطرح كرد، اما آمريكايي‌ها خواستار اين شدند كه جنگ طولاني شود و فرصت جديدي براي اسرائيل ايجاد شود تا حزب‌الله را شكست دهد، اما اسرائيل توان ادامه جنگ را نداشت؛ پايداري مقاومت، مردم، ارتش، ايثارگري و شهداي اين جنگ بود كه تجاوز عليه لبنان را متوقف كرد.
نصرالله افزود: 3هفته پس از جنگ آنها دريافتند كه اين جنگ هيچ دستاوردي براي آنها نداشته است، بلكه زيان‌هاي نظامي زيادي در هفته آخر ايجاد شد ، بنابراين به اين فكر افتادند كه به شوراي امنيت بروند.
سيد حسن نصرالله علت مراجعه رژيم صهيونيستي به شوراي امنيت را به نقل از بوش چنين بيان مي‌كند؛ اولين دليل نجات اسرائيل بود، در هفته آخر تانك‌ها ويران شده و نظاميان اسرائيلي كشته مي‌شدند، نيروهاي نخبه اسرائيل بيش از 48 ساعت نماندند و اگر جنگ ادامه مي‌يافت، شكت بزرگتري براي اسرائيل بوجود مي آمد.
دبيركل حزب‌الله افزود: مي توانستيم دستاوردهاي بيشتري در جنگ به دست آوريم، ولي هدف ما جنگ نبود، بنابراين بوش نه براي نجات لبنان، بلكه براي نجات اسرائيل و براي جلوگيري از انزواي آمريكا خواستار توقف جنگ شد، زيرا همه كشورهاي جهان از تاييد جنگ خودداري مي كردند.
نصرالله اين سخن بوش را كه گفته بود "براي نجات دولت فواد سنيوره، خواستار توقف جنگ شده است را دروغ محض دانست " و گفت: بوش به دولت سنيوره فكر نمي‌كرد و دولت وي در جريان 7 مي با دولت سنيوره چه كرد؟
نصرالله در ادامه افزود: جنگ با شكست اسرائيل به پايان رسيد، اما پرونده‌اي وجود دارد كه پس از جنگ آن را باز نكرديم، اما به خاطر 1140 شهيد اين جنگ، بايد بپرسيم آيا گروه‌ها و رهبران سياسي لبناني بودند كه خواستار جنگ عليه مقاومت در لبنان شده بودند؟ آيا نيروهاي لبناني وجود داشتند كه درخواست تمديد مدت جنگ را مطرح كرده باشند؟ نقش نيروهاي لبناني در اين جنگ چه بود؟ آيا گروهي در لبنان وجود داشت كه مسئول طولاني شدن جنگ در هفته هاي آخر باشد؟ بله، به اين سخن فرانسويان اشاره مي‌كنيم كه به مسئولان حزب الله گفتند: همه چيز به شوراي امنيت منتهي مي‌شود، ما مي پذيريم، اما دولت شما نمي‌پذيرد، آيا اين بخشي از حقيقت نيست كه بايد آن را مورد بررسي قرار دهيم؟ آيا نبايد به خاطر شهدا خواستار حق و عدالت باشيم؟
نصرالله در ادامه افزود: در بخش سوم مي گويم كه شما در برآورد نيرو، ايمان، اراده و توكل ما به خدا، اشتباه كرديد، شما در برآورد توان ما براي پايداري و تحمل رنج مرتكب اشتباه شديد، بنابراين راهي جز پذيرش پيروزي ما كه همه جهان به آن اعتراف كرده‌اند، نداريد.
دبير كل حزب الله در ادامه يادآور شد: فصل چهارم 5 مي است كه با تاييد آمريكا تصميماتي اتخاذ شد و هدف از آن ايجاد فتنه ميان شيعه و سني و ميان ارتش و مقاومت بود، اما اين بار نيز شكست خورديد، زيرا در فهم اولويت‌ها و طرز فكر ما مرتكب اشتباه شديد.



***مقاومت با موفقيت از تمامي توطئه‌ها عبور خواهد كرد

سيد "حسن نصرالله " دبيركل حزب‌الله لبنان در ادامه سخنراني خود كه به مناسبت روز شهيد انجام شده است، دادگاه حريري و حكم اوليه آن را مورد توجه قرار داد و هدف از برگزاري آن را به مقابله انداختن حزب‌الله با جامعه جهاني دانست.
وي تاكيد كرد: الان وارد مرحله جديدي از هدف قرار دادن لبنان به وسيله دادگاه حريري شده‌ايم، در اين مرحله آنها جوانان شيعه را به قتل يك رهبر سني متهم مي‌كنند و از دولت مي‌خواهند كه اين جوانان را بازداشت كند، آنها ارتش را اعزام مي‌كنند تا با مقاومت وارد درگيري شود.
وي افزود: در نزد آمريكايي‌ها اوضاع لبنان و موضوع 14 مارس و حريري اصلا مهم نيست، تنها چيزي كه براي آنها مهم است، اسرائيل و منافع آن است، كه در هدف قرار دادن، انزوا و تضعيف و محاصره مقاومت خلاصه مي‌شود.
دبيركل حزب‌الله لبنان تاكيد كرد كه پروژه آنها در منطقه اين است كه بر اساس ارزيابي‌هاي غلط خود گفته‌اند كه اگر ما انگشت اتهام به سوي آنها و سلاحشان دراز كنيم، آنها تحريك خواهند شد و در دام ما گرفتار خواهند شد، دامي كه هيچ حد و مرزي نخواهد داشت.
وي تاكيد كرد: اما آنها اشتباه مي‌كنند، ما بارها موضع خود را در اين زمينه اعلام كرده‌ايم و آن اين است كه هيچ اتهامي را نخواهيم پذيرفت و جريان مخالف دولت بر مبارزه با اين توطئه پست و پليد ادامه خواهد داد، آنها به دنبال ايجاد بحران سياسي و رسانه‌اي در لبنان هستند، آنها مي‌خواهند اوضاع را خطرناك نشان دهند به گونه‌اي بايد براي بهبود آن جلساتي تشكيل شود، اما من امروز به شما مي‌گويم كه اين كشور از سوي دشمنان هدف قرار گرفته شده است، تا همواره در بحران باقي بماند.
نصرالله تلاش‌هاي سوري سعودي را بسيار جدي خواند و ابراز اميدواري كرد كه اين تلاش‌ها نتيجه دهد و آثار خود را به زودي در عرصه لبنان نشان دهد.
وي درباره نقش ايران در لبنان گفت كه هنگامي كه احمدي نژاد به لبنان آمد، هيچ راهكار و پيشنهادي درباره مسايل داخلي لبنان ارائه نداد، بلكه از حل مشكلات حمايت كرد.
دبيركل حزب الله در ادامه به كارشكني برخي گروه‌هاي لبناني در برابر اقدامات جدي و مثبت عربستان سعودي براي صلح و ثبات در لبنان اشاره كرده و گفت كه هنگامي كه برخي گروه‌ها جديت عربستان در اين زمينه را ديدند، غوغا به پا كرده و از آمريكاييها، فرانسوي‌ها و برخي از كشورهاي عربي مدد خواستند، چرا كه حل اين موضوع به معني پايان دادن به پروژه‌هاي هدف قرار دادن مقاومت بود. آنها در خيال خام خود به دنبال ايجاد تقابل ميان ارتش و مقاومت هستند و سعي دارند فتنه شيعه و سني را نيز در لبنان ايجاد كنند.
وي در ادامه سخنان خود ابراز داشت كه مشخص است كه آمريكايي‌ها و اسرائيلي‌ها در خط دادگاه حريري وارد شده‌اند تا آن را در خدمت اهداف خود قرار دهند، آنها از سوي ديگر سعي دارند تا لبنان را جنگ بترسانند، آنها به اشتباه فكر كرده‌اند كه مقاومت زير بار اين اتهام‌زني ها عليه هر كدام از مبارزان خود خواهد رفت، آنها به اشتباه گمان مي‌كنند كه ما بازداشت عناصر و افراد خود را خواهيم پذيرفت، اما هر دستي كه به سوي هر كدام از اين افراد دراز شود، قطع خواهد شد.
نصرالله خاطرنشان كرد كه‌ آمريكا امروز به سوي قهقرا مي‌رود و كساني كه روي آن حساب باز كرده‌اند، اشتباه مي‌كنند، آنها از پرونده شاهدان دروغين كه به بزرگترين رسواييشان تبديل شده‌ است، حمايت مي كنند تا از برنامه‌هاي خود حمايت كنند، ما به آنها گفتيم كه فرضيه‌هاي ديگر مثل دست داشتن اسرائيلي‌ها در اين ترور را نيز بررسي كنند، اما در حالي كه خود اسرائيلي‌ها تصاوير منتشر شده از سوي ما را تاييد كرده‌اند ، يكي از فلاسفه! 14 مارس مي‌گويد كه اين تصاوير از گوگل برداشته شده است.
وي تاكيد كرد كه الان دو گزينه در برابر مردم لبنان قار دارد، يا اينكه اين كشور را به فلتمن و كلينتون تحويل دهند، يا با شجاعت با عربستان و سوريه همكاري كنند تا به راهكاري براي حل مشكلات برسند، اما هنگامي كه از راه حل سخن مي گوييم اين پذيرفته نيست كه اتهامات را قبول كنيم، كساني كه ما را متهم مي‌كنند،‌خودشان قاتل هستند نه ما.
دبيركل حزب الله لبنان تاكيد كرد: ما در پايان از اين مرحله از توطئه‌ها نيز با پيروزي و موفقيت خارج خواهيم شد، همان‌گونه كه در مراحل قبلي به خوبي خارج شده‌ايم، اما تا زماني كه ما به كشورمان و نسل خود پايبند هستيم و تا زماني كه اسرائيل وجود دارد، ‌اين فشارها ادامه خواهد داشت.
وي در پايان تاكيد كرد: ما در روز شهيد با خون شهداي خود نوشته‌ايم كه خداوند و پيامبران آن از ما پيمان گرفته‌اند تا در راه آنها پيش رويم تا به پيروزي يا شهادت برسيم.

شیعیان در فلسطین

  «آنفلانزای تشیع در فلسطین» در اصل تیتر مقاله یکی از دشمنان وهابی حماس است که در مطبوعات عربی منتشر شده است. جالب است که برخی همدستان افراد در ایران که ید طولایی در همکاری برای پیشبرد پروژه انگلیسی ها در منطقه دارند، تلاش می کنند تا از این سو اقدام دوستان وهابیشان را تکمیل و محاصره مقاومت را کامل کنند. این مقاله سابقه تاریخی «جریان تفرقه» در موضوع فلسطین و نیز واکنش علمای برجسته تشیع نسبت به آن را بررسی کرده و اطلاعات جالبی در مورد نشانه های اهل بیت در سرزمین غزه و ارادت فلسطینی ها به انقلاب اسلامی ارایه می کند.

ادامه نوشته

شیعیان فلسطین

شیعیان فلسطین

آن چه در پی می‌خوانید خلاصه مقاله یک نویسنده عرب است که به نظر می‌رسد لااقل در بعضی از قسمت‌ها با اهدافی خاص نوشته شده است تا ترس از هلال شیعی را گسترش دهد. انتشار این مقاله به معنی تایید محتوای آن نیست ولی برای اهل دقت و تفکر توجه به مطالب آن و بررسی رویکرد بسیاری از ساکنان فلسطین اشغالی به شیعه و گسترش شیعه در قلب رژیم صهیونیستی حائز اهمیت و قابل تامل می‌باشد.

 


ادامه نوشته