دولت جديد لبنان و چالشهاي فراروي-1
دولت جديد لبنان و چالشهاي فراروي-1
نفوذ عوامل حريري در دستگاههاي دولتي مهمترين چالش ميقاتي
خبرگزاري فارس: فسادي كه در ادارات دولتي از گروه المستقبل طرفدار غرب انتظار ميرود، فراتر از حد انتظار است و دليل اين مدعا ايجاد ادارات و نهادهاي موازي براي جلوگيري از تشكيل دولتي قانونمند و متكي بر عدالت و مساوات است.

* واكنش جريان 14 مارس به دولت ميقاتي امر دور از انتظاري نبود
عزالدين در اينباره مينويسد: واكنش گروه 14 مارس در قبال تشكيل دولت جديد لبنان به رهبري نجيب ميقاتي و حمله به اين دولت به حدي كه به توهين به سه رهبر و متهم كردن آنها به خيانت و اجراي خواستهها و اهداف بيگانگان در تشكيل دولت ميقاتي منجر شد، امر دور انتظاري نبود و بسياري انتظار چنين واكنشي را از اين جريان داشتند.
* وارد آوردن اتهامات براي بازگرداندن آب رفته به جوي
عزالدين ميافزايد: جريان المستقبل شرط بسته بود كه ميقاتي هيچگاه موفق به تشكيل كابينه نخواهد شد، اما اعلام يكباره تشكيل كابينه توسط ميقاتي موجب شد تا اكثريت گذشته يكباره اعتبار خود را از دست بدهد و براي اين كه مستقبليها آب رفته را به جوي بازگردانند، دولت ميقاتي را "دولتي سوري " توصيف كردند، اما به اين اتهام نيز اكتفا نكرده و آن را "دولت جسر الشغور " ناميده و جريان 14 مارس مدعي شد، اين دولت بر اساس خواستهها و تمايلات بشار اسد، رئيس جمهور سوريه تشكيل شده است.
* اقدام جريان 14 مارس جهت تشكيل دولت در سايه
اين نويسنده لبناني در ادامه به ديگر واكنشهاي عرصه داخلي لبنان در برابر كابينه ميقاتي پرداخته و مينويسد: واكنش جريان 14 مارس موجب شد تا پيشبيني كنند، جريان 14 مارس براي نظارت بر فعاليتها و عملكرد دولت ميقاتي "دولت در سايه " تشكيل دهد و وزيران در سايهاي تعيين كند تا نظارت دقيقتري بر عملكرد دولت ميقاتي داشته باشند و اين جداي از روي كار آوردن مديران و كارمندان وابسته به حريريها در وزارتخانهها و سازمانها و نهادهاي دولتي است كه طي سه دهه حاكميت حريريها بر لبنان آنها را در پستهاي حساس و مهم گماشته تا هم اكنون مانعي برسر راه طرحهاي ملي باشند كه ميقاتي تلاش دارد، آنها را به اجرا بگذارد.
* اقدامات مذبوحانه باند "سرهاي سياه " براي فتنهانگيزي در شمال لبنان
عزالدين ميافزايد: همزمان با موضعگيري دور از ارزشهاي دمكراتيك حريري در برابر دولت ميقاتي، باندي به نام "سرهاي سياه " در اقدامي مذبوحانه تلاش كردند، طي ديدار ميقاتي و استقبال گرم و پرشور مردمي از وي در طرابلس، مهمترين شهر شمال لبنان با استفاده از كوكتل و بمبهاي آتشزا ديدار وي را به آشوب كشانده و آتش فتنه و اختلافات داخلي را در اين منطقه برافروزند.. و اين موضعگيري را اعتراض سازنده و مسالمتآميز ناميدند.
* نفوذ دستنشاندگان حريري در دستگاههاي دولتي مهمترين چالش پيشروي ميقاتي
اما عزالدين تاكيد ميكند: ترس و واهمهها فقط از جانب باند سرهاي سياه متوجه لبنان نيست، بلكه از آن مهمتر انتقامگيري طرفداران و دستنشاندگان حريري در دستگاههاي دولتي است و اين ترس و هراسي كاملا بجاست، چون فسادي كه در ادارات دولتي از اين گروه از افراد انتظار ميرود، فراتر از حد انتظار است و دليل اين مدعا ايجاد ادارات و نهادهاي موازي براي جلوگيري از تشكيل دولتي قانونمند و متكي بر عدالت و مساوات است، بويژه آن كه در اين ميان نبايد دخالتهاي آمريكا و غرب و فتنهانگيزيهاي آنان در امور داخلي لبنان و تحت فشار قرار دادن ميقاتي را ناديده گرفت.
اين نويسنده لبناني در راستاي اين اوضاع و احوال امنيتي و بحران سياسي رو به فزاينده و چالشهايي كه انتظار ميرود، لبنان در آينده نزديك با آن مواجه شود، اين سوال را مطرح ميكند كه دولت "همه براي ميهن، همه به سوي كار و تلاش " بايد در انتظار چه چالشهايي باشد؟
* بيپايه بودن نياز سوريه به حمايت لبنان
عزالدين در پاسخ به اين سوال مينويسد: فرضيهاي كه عنوان ميكند، نظام سوريه در حال فروپاشي است و نيازمند دولتي در لبنان است تا از آن حمايت كند، فرضيهاي احمقانه و پوچ است، به حدي كه حتي ارزش پاسخگويي و رد كردن را هم ندارد، اين كه لبنان ميتواند نظام سوريه را از سقوط نجات دهد، سخني غير واقعي و غير حقيقي است.
عزالدين ميگويد: درست است كه سوريه منافع معنوي بيشماري از وجود لبناني قدرتمند ميبرد و لبنان قدرتمند ميتواند عاملي جهت جلوگيري از نفوذ ديگر كشورها و تعرض آنها به سوريه شود و چون سدي حائل در برابر آنها عمل مي كند، اما در عين حال بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه لبنان هر قدر هم قدرتمند باشد و قدرتمندي آن موجب استقرار و ثبات امنيتي و سياسي در سوريه شود، با اين حال نميتواند، مانع نفوذ خرابكاران به آن شود و اين نكتهاي است كه بسياري از تحليلگران و كارشناسان نيز به آن اعتراف كرده و در پاسخ به اتهامات وارده از سوي معارضان لبناني به دولت ميقاتي بر آن تاكيد دارند.
* تشبيه دولت ميقاتي به دولت جسور الشغور ناشي از كينهورزي معارضان است
اين تحليلگران و كارشناسان در رد ادعاي معارضان لبناني از جمله يكي از نمايندگان جريان المستقبل مبني بر اين كه دولت ميقاتي را دولت جسر الشغور ناميدهاند، ميگويند: اين سخن ناشي از كينه و نفرت و خصومت توجيه نشده آنهاست و آنها به اين طريق ميخواهند بگويند، دولت ميقاتي ميخواهد، همان سياستي را پيش گيرد كه سوريها در جسر الشغور پيش گرفتهاند.
* به چه دليل دولت سوريه در جسر الشغور به سلاح متوسل شد
اين صاحبنظران در ادامه ميافزايند: اما اين نماينده و معارضان پيش از تشبيه دولت ميقاتي به دولت جسر الشغور لطفا بيانيد و توضيح بدهند كه چه چيز موجب شد، نظام اسد در جسر الشغور سياست سركوب را پيش گيرد، آيا اين نماينده و اين جريان معارض نديدند كه افراد مسلح در جسر الشغور دست به چه جناياتي زدند و چه كشتارهاي دد منشانهاي در حق نيروهاي امنيتي و نيروي پليس و مردم بيدفاع و غيرنظاميان سوريه انجام دادند؛ گويا اين آقايان اين صحنهها را به چشم نديدهاند يا ديده و خود را به نديدن ميزنند و تنها حملات خود را بر نظام سوريه و دولت ميقاتي متمركز كردهاند.
* عواملي كه موجب تشكيل دولت ميقاتي شد
سپس نويسنده مقاله به عواملي اشاره ميكند كه منجر به تشكيل كابينه در لبنان شدند و آنها را در 5 عامل ملاحظه ميكند:
1- درك جامعه بين المللي از اين موضوع كه ديگر نميتوان همان سياستي را كه در ليبي و سوريه در پيش گرفتهاند، در لبنان هم پيش گيرند و همين موضوع موجب گرديد تا غرب نگاه مجددي به سياستهاي خود در ليبي و سوريه داشته باشد و مانع از تكرار همان سناريو در لبنان شود، بويژه پس از تصميم دو كشور چين و روسيه كه طي آن اعلام كرده بودند، از محكوميت سوريه در سازمان ملل حمايت نخواهند كرد و بالعكس آنها اظهار كرده بودند كه اعتقاد دارند، نظام سوريه در حال مبارزه با گروهي جنايتكار و افراد مسلح است.
2- ترس آمريكا از بروز انفجاري بزرگ در منطقه در صورت تداوم اوضاع موجود. دولت آمريكا به خوبي از اهميت و خطرات نهفته درپي تكرار تجربه 15 مي گذشته در مرزهاي سرزمينهاي اشغالي در روز نكبت آگاه است و به خوبي ميداند، امكان تكرار اين حادثه در لبنان يا سوريه يا مصر يا اردن دور از انتظار نيست و اين امر زيانهاي بسياري براي غرب و بويژه آمريكا به دنبال خواهد داشت.
3- كاهش فشارهاي شديد سياسي و تبليغاتي تركيه بر سوريه، موضوعي كه ميقاتي آن را به خوبي دريافت و با استفاده از اين شرايط به سروسامان دادن به اوضاع داخلي لبنان پرداخت.
4- از بين بردن برخي موانع موجود ميان برخي گروهها و جريانها كه اگرچه اختلاف نظرهاي حاد نبودند، اما مانعي برسر راه تشكيل دولت بودند.
5- عدم حضور سعد حريري در عرصه داخلي لبنان و عدم تحرك وي در هيچيك از عرصههاي تبليغاتي و اطلاع رساني كه همين امر موجب گرديد برخي ادعا كنند وي تحت اقامت اجباري قرار گرفته است، به روي هرچه هست اينكه نبود او در عرصه اگرچه سوالهاي بسياري را در اذهان برانگيخت، با اين حال اين غيبت موجب كاهش شدت بحرانها شد.
در بخش دوم اين تحليل به بررسي بيانيه دولت و چالشهايي خواهيم رفت كه انتظار ميرود، غرب و در راس آنها آمريكا برسر راه دولت ميقاتي ايجاد كنند.
ادامه دارد..
+ نوشته شده در هفتم تیر ۱۳۹۰ ساعت ۸:۳۹ ق.ظ توسط سید مصطفی مبین
|